یادگیری و اینکه انسان چگونه میآموزد همواره بحث داغ آموزش در تمامی کشورهاست و همیشه بسیاری روشهای گوناگونی را در تدریس بهکار میگیرند که به زعم خودشان بهترین روش است. بهخاطر همینهم هست که هر معلم یا استادی که سر کلاس حضور دارد داعیهی این را دارد که روش آموزش متفاوتی دارد در حالیکه عبارت درست این است که روش آموزش همگی آنها یکی است و تنها تفاوت در نحوهی تدریس است!
روش تدریس با روش آموزش دو مقولهی متفاوت از همند. درنظر بگیرید که مثلاً اگر چند معلم تاریخ داشته باشیم که هر کسی بهنحوی تدریس میکند به این معنی نیست که هر کدام به نوعی یادگیری و آموزش تاریخ را انتقال میدهند بلکه هنر آنها اتمام کتاب تاریخ در طول دورهی آموزشی است. همین!
نمونه مثالهای زیر روشهای متفاوت تدریس معلمین کتاب تاریخ است:
- معلمی هست که هر درس از کتاب تاریخ را میخواند بعد هر دانشآموزی باید آنرا تکرار کند.
- معلمی هست که هر درس از کتاب تاریخ را پای تخته مینویسد و بعد آنرا توضیح میدهد.
- معلمی هست که هر درس از کتاب تاریخ را پای تخته مینویسد با این تفاوت که چند کلمهی کلیدی را نمینویسد و سپس فقط جاهای خالی نانوشته را توضیح میدهد.
- معلمی هست که هر درس از کتاب تاریخ را با تجربیات شخصی با آب و تاب توضیح میدهد.
- معلمی هست که خاطرات خود را فقط تعریف میکند و در لابلای آن از تاریخ هم اندکی سخن میگوید.
- و...
همهی اینها روشهای تدریس کتاب تاریخ هستند نه روشهای آموزش و یادگیری! به نظر شما آیا با تنوع تدریسهای فوق، درس تاریخ و انتقال دانش آن اتفاق افتاده؟ مطمئنا خیر. حتی اگرهم بهواسطهی آزمون، دانشآموزان محکوم به یادگیری باشند آنچه را که آموخته آنقدر فرّار است که در مدت زمان کوتاهی از یاد خواهند برد! روش یادگیری با روش تدریس متفاوت است روش یادگیری یعنی کتاب تاریخ را معلم کنار بگذارد و بجای یک ترم تدریس سر کلاس یک تور مجازی از آثار باستانی راهبیندازد. یعنی هر بار یک دانشآموز را به دلخواه به یک اثر تاریخی بفرستد و برآیند مشاهداتش را در کلاس بگوید، یعنی همه را به یک تور تاریخی دعوت کند. یعنی افرادی که هیچ علاقهای به تاریخ ندارند را به آنچه که خودشان دوست دارند، بگمارد. روش یادگیری یعنی آموزش نتیجهی تاریخ در زندگی دانشآموزان. وگرنه دانستن اینکه اردوان پنجم مربوط به کدام سلسهی پادشاهی بود و چقدر حکومت کرد هیچ ارزش مثبتی خلق نمیکند.
جدا از تمامی روشهای انتقال اطلاعات در بستر فناوری اطلاعات، در بحث آموزش و یادگیری روش انتقال دانش متفاوت است. بهعنوان آنچه که من نامیده میشود هر چه داریم و هرچه میاندیشیم و هرچه میکنیم نتیجهی یادگیری است یادگیریهایی که گاهی مستقیم به ما آموزش داده شده، گاهی غیرمستقیم دریافت کردیم و گاه بر اساس تجربیات خواسته و ناخواسته بر ما تحمیل شده و گاه از جایی است که خودمان در پیاش رفتهایم. حجم عظیمی از یادگیریهای بشر از آنچه هست که خود آموخته نه آنکه به او آموزش داده شده.
بهطول کل روشهای آموزش و یادگیری از این چهار نوع خارج نیست:
تکآموزی: روشی سنتی یا مدرن بر پایهی حضور یک معلم در یک کلاس فیزیکی یا مجازی که بر اساس سرخط و سرفصل دروس، انتقال دانش صورت میگیرد. این روش مناسب انتقال مفاهیم پایه است و قویاً مخاطب آن شمائید. اما این روش قادر نیست تا ذهن فرد را برای داشتن یک تخصص یا مهارت بهخوبی تربیت کند. که مشکلات زیادی هم بههمراه دارد نظیر: تک منبعی بودن انتقال دهندهی اطلاعات، ترتیبوار بودن آموزش، یکنواختی، اجباری بودن موضوع آموزش و صرف زمان زیاد برای یادگیریهای غیرضرور و تحمیلی. برآیند این روش که مهمترین ضعفاش عدم اثربخشی مطلوب و صرف زمان زیاد برای تدریس حجم زیادی از مطالب است آنقدر که هم معلم وقت کم میآورد هم دانشآموز. بنابراین بهترین کار برای رفع این معضل این است که یاد دهنده نگاهش را از خروجی فصل(اتمام صفحه به صفحهی فصل) بر روی نتیجهی فصل(برآیند آنچه که باید منتقل شود) تمرکز کند. در کل در روش تکآموزی، معلم باید نتیجهگرا باشد نه خروجیمحور! خروجی یعنی اتمام درس در مدت زمان تعیین شده در حالیکه نتیجه یعنی اینکه دانشآموزان چیزی از آن درس آموخته باشند!
چندآموزی: روشی است که یادگیری و انتقال دانش بطور مستقیم یا غیرمستقیم است یعنی فرد در مواجه با اشتراکگذاری دانش، مهارتها، تواناییها و یا تجربیات دیگران قرار میگیرد مثلاً یک نفر یا یک گروه یک مطلب تخصصی را به اشتراک میگذارد یا در جمعی، گفتارها و تجربیات دیگران را میشنوید و میبینید که مخاطب ممکن است مستقیماً شما نباشید، اما بستری است تا آن دانش به نحوی به شما منتقل شود. این روش بیشتر در تعامل فرد با جامعهای که در آن زندگی میکند متکی است. کارگاههای عملی، باشگاهها، کانونها، بازار، فضای مجازی، اقوام و آشنایان و والدین و کلیهی فضای پیرامون فرد، مهمترین منابع انتقال دانش در این حالت محسوب میشوند. اثربخشی و برآیند موفق در این روش تعامل با افراد موفق است همچنان که بسیار معروف است که شما برآیند ارتباط با ۵ نفری هستید که با آنها مرتب در ارتباطید.
خودآموزی: روشی است که فرد خود شخصاً علاقمند به یادگیری موضوع خاصی است این روش مهمترین و قدرتمندترین اثر یادگیری فرد را رقم میزند زیرا علاوه بر اثر ماندگاری بیشتر در حافظه، چون فرد خود در پی کسب دانش میرود خلاقیت بیشتری را رقم میزند. معمولاً این آخرین مرحله بعد از دو روش فوق است البته تمام روشها بطور موازی و یا همواره در کنار هم میتوانند تا یادگیری کامل فرد را رقم بزنند. مهمترین مزیت این روش مدیریت زمان یادگیری، استفاده از منابع آموزشی متعدد نظیر(آدمها، فضای مجازی، سایتها، مجلات، روزنامهها، فیلم، پادکست و..)، اختیاری بودن موضوع آموزش است.
سیستمآموزی: در این روش که البته هنوز در ابتدای راه است انتقال دانش و عملیات یادگیری از طریق چیپهای انتقال اطلاعات در مغز افراد انجام میگیرد و روال یادگیری و به ذهنسپاری تماماً سیستماتیک است و مبتنی بر تکنولوژی است.
در کل آموزش باید بر محوریت بهکارگیری اطلاعات آموخته شده باشد وگرنه بیهوده است! اگر هرآنچه را که میآموزی، بهکار بگیری، نه از یادگیری خسته میشویی نه از کار! زیرا بزرگترین دارایی شما آنچه هست که برای بهکارگیری، آموختهاید. (رازهای معبد آنا)
مقاله مرتبط