بارها گفته بودم که هر کتابی ارزش یک بار خواندن را دارد اما به این معنینیست که هر کتابی را بخوانیم! چون هر لحظه از زندگی برای ارزشهای دیگر قابل استفاده است و نمیشود مدام کتاب خواند بخصوص آنکه عمر کوتاه است اگرچه وقت برای تلف کردن بسیار! اما گاهی تلف کردن عمر بهتر از خواندن چیزی است که هیچ درک درستی از آن نداشته باشیم!
×××
نمیدانم اسمش را برداشت بگذارم یا چیز دیگر، اما به دو نفر از دوستانم، هر کدام، یک عنوان کتاب مشترک دادم فقط از آنان خواهش کردم درک مطلبشان را از خوانش کتاب برایم بازگو کنند. با اینکه آن کتاب روشنگریهایی داشت و مغز پیام نویسنده مشخص بود، اولی آن را دریافت ولی دومی، با تکیه به پیشزمینههای فکری، پیام اصلی کتاب را مصادره به مطلوب کرد و این خیلی جالب بود.
×××
بطور مثال وقتی راجع به رفتار دیکتاتورها چیزی در آن نوشته شده بود نفر دوم، تمام آن را نسبت میداد به جایی که اصلآ شناخت درستی ازش نداشت. این یعنی تبلیغات، عوامفریبی، پیشزمینههای فکری و قدرت رسانهها، بلایی بر سر آن نفر دومی آورده بودند که حتیاگر دریچهای برای ذهن بستهاش گشوده شود باز چیزی نمیبیند و این خیلی دردناک است!
×××
تغییر پیام یا نادیدهگیری اصل موضوع، چیز خطرناکی است. یعنی فارغ از محتوا و پیام کتاب، خواننده، چیزی را برداشت میکند که باور دارد نه چیزی که نویسنده میگوید و این یعنی بازخوانی مکرر آموزههای ذهنی خود خواننده، بدون اندکی تغییر یا یادگیری جدید! بعبارتی بعد از خواندن کتاب چیزی به آموزههای او افزوده نمیشود! یا چیزی در ذهنش تغییر نمیکند.
×××
بنابراین اثربخشی مطالعهی یک عنوان کتاب برای دو نفر، یک نتیجهی درست ندارد. تا زمانیکه خواننده دنبال یادگیری نباشد و روی ثباتهای ذهنی متکی باشد تغییری اتفاق نمیافتد. انگار آب در هاون کوبیدن است. همین است که تشریح و فهماندن مفهوم آزادی به برخی دشوارست!
×××
باد آسایش گیتی نزند بر دل ریش / صبح صادق ندمد تا شب یلدا نرود!
#مهسا_امینی #صدف_موحدی
www.Soroushane.ir