چندان میلی نداشتم اما برای عروسی یکی از دوستان مذهبی دعوت شدم و رفتم. تجربهی جالبی بود. شکل مراسم عروسی مذهبیون بیشباهت به یک مراسم آئینی شیعی نیست. بجای رقص، فقط کف میزدند؛ بجای کل کشیدن، صلوات؛ بجای سرمستی، شربت با طعم عطر مشهد! بجای ساز و دهل و ارکستر، یک تار نواز حضور داشت و بجای موسیقی به قول آنان طربناک و غنا و حرام، یک ملودی آرام و البته به شکل عجیبی غمگین نواخته میشد و بجای مختلط بودن هم چنان جداسازی اتفاق افتاده بود که احساس کردم فقط به یک مهمانی مردانه دعوت شدم. نه عروس را دیدم نه مادر عروس که حرفی ازش بشنوم!
حتی عروس و داماد را هم توأما ندیدم.
این شکل از عروسی در مرام اکثر مردم جایگاهی ندارد بخصوص در مراسم عروسی ما کوردها. شور و شوق و ساز و دهل و مشروب و رقص گروهی و مختلط زن و مرد دست در دست هم، شکل معمول و جا افتادهای است که هرگز به نیت و چشم بد بدان نگریسته نشده.
×××
در صنایع شیمیایی اصفهان کار میکردم. مهندس خشکمذهبی مرا به کناری کشید و گفت شنیدم زنان کورد وقت عروسی سر لختند. گفتم، هرگز چیزی بنام روسری نداشته و ندارند و این بدعت و اجبار نظام بود وگرنه در کوچه و خیابان هم سر نمیکردند. گفت، توی عروسیهایتان، مرد و زن دست همدیگر را میگیرند شماها که دم از غیرت میزنید، مگر محرم و نامحرم ندارید!؟
گفتم، از دید تو اینها لاینحلترین اتفاقات است اما از دید ما پیشپاافتادهترین چیز. چون برای تو بدیع و غیرقابل درک است محرم و نامحرم معنا میگیرد و فکر میکنی حال که دختری دست پسری را گرفته چهها که نمیشود، ولی برای ما جا افتاده، که در آن لحظات هیچ غرض و نیت پلیدی در کار نیست جز همنوایی و پایکوبی در دستههای تودرتو و مختلط. جشن، جشن شادی است نه مراسم تحمیل اعتقادات مذهبی!
رقص کوردی، رقص گروهی است؛ زن و مردش دوشادوش در یک سطحاند و دست در دست هم. این رقص، رقص آزادی است؛
آنچه که تو را به حیرت واداشته و انگشت به لبت کرده، ستیز با آزادی است، اما برای ما عادی است که غیر از این بودن، غیرعادی است!
×××
تعریف غیرت در کنار شرف واژههای پرکاربرد امروز است. غیرت آن چیزی نیست که زن را در انحنای تمام زاویههای بستهی فکری نگاه داریم بلکه باید از ماهیت و وجودش و از هست و نیستش دفاع کنیم. نکتهای که جالب است کوردها با این حجم از آزادی، صفتی که همواره از آنان یاد میشود باغیرت بودن است. آنچنان که وقتی کسی به روی ناموسشان[در لفظ عامیانه] دست یازی کند حیثیتش را بر باد خواهند داد. اما این غیرت فقط بر روی زنانشان نیست بلکه از حمایت بیدریغشان از یکدیگر، از سرزمین و از آب و خاکشان و از هست ونیستشان برمیخیزد!
×××
فارغ از هر مسلک و مرامی، دیدن رهایی اندیشه و عقیدهی آدمها، مرام آزادی است وگرنه کوبیدن آن کاری ندارد. فکر مسموم، هیچ روزنی را برای تنفس برنمیتابد. فکر مسموم، دنیا را سیاه میبیند. آزادی را غیرقابل درک میپندارد و چون خود از این دایره به دور است آن را میکوبد. ما آدمها سر تعاریف واژگان مشکل داریم. سقراط دیگری لازمست برای شرح درست معنای!
درکل از نظر ما، زن، نه آدم که فرشته است! آزادی زن، عنصر زندگی است!
×××
قسم به عزت و قدر و مقام آزادی / که روحبخش جهان است نام آزادی
چگونه پای گذاری بصرف دعوت شیخ؟ / به مسلکی که ندارد مرام آزادی!
#مهسا_امینی#فرشته_احمدی
www.Soroushane.ir