بحث بر سر ماهيت حقیقت، بسیار است و اجماعنظری تاکنون برای تعریف درست حقیقت ارائه نشده. در مسائل فراگیر، مردم خودبخود به دو دسته تقسیم میشوند و هر دو میگویند که دارند حقیقت را ابراز میکنند و در مقابل هرکدام ديگری را به دروغگوی متهم میکند.
اما بوضوح مشخص است یک طرف قضیه دارد از حقیقت محض حرف میزند و یک طرف از حقیقت کذب. منتها چون اولی خیلی مستدل نیست و دومی بواسطهی قدرت، خیلی تبحر در کتمان حقیقت دارد، تشخیص راست از دروغ، دشوار میشود!
بعبارتی شکل ظاهری هر دو حقیقت است اما باطن داستان یا محض است یا کذب. یعنی رویحق مطلب و مطلب کذب، یک لایه حقیقت کشیده شده.
گاهی این لایه، اجباری است و گاه اختیاری.
×××
حقیقت، فقط زمانی رنگ میبازد که کسی نفعی در آن نبیند و یا ضرری از ابرازش ببیند. داستانی که این روزها بیشتر میشنویم همین است.
نفعطلبی خاصیت همهی انسانهای فاقد ارزش است و مفهوم حقیقت را بر پایهی میزان نفعش تعبیر میکند. آدم منفعطلب هرگونه ارزش انسانی را زیر پا میگذارد تا حقیقت را به شکل دیگری بیان کند. مهم نه شنونده است و نه دروغش و نه ارزشهای انسانی؛ مهم فقط نفعی است که او میخواهد ببرد و یا ضرری است که میخواهد نبیند!
×××
نقل است مردی فقیر، از مردی غنی چند سکه طلب داشت و او پس نمیداد. نزد قاضی رفتند قاضی از مرد غنی پرسید چرا بدهی این بدبخت را نمیدهی؟ و او برای اینکه سوگند بخورد، عصایش را به فقیر داد و گفت،" آقای قاضی این مرد دروغ میگوید. من با اینهمه دارایی و قدرت هیچ نیازی به چند سکهی بیارزش ندارم. من مال کسی را نخوردهام. بخدا سوگند همین امروز طلبش را پس دادم." سپس غنی عصایش را از فقیر گرفت. اما فقیر این ادعا را رد میکرد.
قاضی وقتی سوگند غنی را میدید دیگر جایی برای قضاوت نبود. تا آنکه بعد از چندین بار تجدید دادخواهی مرد فقیر به قضات دیگر پناه برد، بالاخره یکی از قضات دریافت که مرد غنی، سکههایش را در عصا ریخته و هنگام قسم خوردن، عصایش را به مرد فقیر میداد اینگونه هم ادعایش حقیقت داشت که بدهیاش را پس داده و هم قسمش، دروغ نبوده...
این یعنی نشان دادن حقیقت در لفافهی حقیقت؛ اما آیا حقیقت داشت!؟
معلوم است که نه.
×××
پنهان کردن حقیقت بهشیوههای مختلف است. یعنی دروغ به شکل حقیقت کذب!
اما حقیقتی که چشم همه را از عیان بودن درآورده و همه میدانند چه کسی چه نفعی از آن میبرد این وسط پنهانکاری و کتمان کردنش، خداوکیلی دیگر نهایت نفهمی است.
هم این حکومت نفهم است هم حامیانش و هم آنهایی که میگویند ممکن است اصلاح شوند. چون ریشهی بقا وقتی بر پایهی دروغ باشد، حقیقت یعنی فنا.
حق مردم در عصاست!
#مهسا_امینی #نسرین_قادری
www.Soroushane.ir