وقتی حکم وکیل، پزشک، نویسنده، مهندس، کارگردان، بازیگر، کارگر، استاد دانشگاه، روزنامه‌نگار، معترض و همه و همه، زندان و اعدام است و نذورات اتهام، صلواتی است دیگر چه فرقی می‌کند با چه چیزی این حکومت را به چالش می‌کشیم!؟
ظاهرأ همه‌ی اینها مسلح به سلاح هنر خود هستند سلاحی که نه پهباد و نه موشک بالستیک، جلودارش نیست، جز اینکه با یک اشهد و صلوات باید به مصاف آن‌ها رفت. اشهد را بعید می‌دانم متهمان بخوانند اما صلوات را حتما قاضی می‌خواند.
کی!؟ قاضی صلواتی!
اتهام مردم؟ محاربه و افساد فی‌الارض.
حکم؟ اعدام فی‌الفور.
×××
نوع فعالیت مدنی هیچ تفاوتی در تعیین اتهام ساختگی ندارد. فقط باید کسی پای آن را امضا کند و چه کسی بهتر از او!؟ اما نوع فعالیت اقتصادی فاسد، خیلی با حکم صادره فرق دارد امضای قاضی را دارد ولی حکم صادره هوین‌جوری! است.
یاد یکی از پروندههای فساد آقایان افتادم...
البته همه‌ی آقایان و آقازادگان و نوچه‌های دستمال‌بدست و کیسه به دوش، فاسدند ولی یکی بود عزیز دل همه بود که جزو پروندههای صلواتی این قاضی هم بود. یک پرونده‌‌ی ۱۳ هزار میلیاردتومانی!
کی!؟ بابک خان زنجانی.
اتهام؟ افساد‌فی‌السموات!
حکم؟ اعدام فی‌الیوم القیامه.
قاضی که نمی‌تواند برای فساد در عرش آسمان کاری بکند جز اینکه یک حکم ساختگی بنویسد و بسپارد دست خدا. برای اجرا در روز قیامت!
راستی سه بار حکم اعدامش صادر شده ولی بابک جان، هنوز نفس می‌کشد، نفسش بوی پول می‌دهد!، با ۱۳ میلیارد دلار دارایی خالص و مالکیت ۷۰ شرکت که ۹۰٪ دارائی‌اش [بخوانید دارائی‌شان] خارج از کشور است، که همگی پول مردمی است که برای نان شب محتاجند.
قاضی، اگر دستت از جیب بابک به بیضه‌های بابک خورد یک طناب دورش بنداز!
#مهسا_امینی#سامان_صیدی
www.Soroushane.ir
