بیشتر از دهها بار قرآن را از صفر تا صد مطالعه کردهام اوایل فقط عربیاش را. زیرا بسیار میگفتند که کلام خدا را باید با همان زبان وحی خواند تا نور معرفت آن بر چهرهي مومن تابانده شود. بنابراین خواندن قرآن عربی حتی اگر نفهمی چه میگوید، بیش از خواندن ترجمهی آن ثواب دارد؛ خیلی طول نکشید تا فهمیدم ثواب بیشتر، در نفهمیدن است!
×××
در باب خوانش عربی قرآن، نکاتی قید شده: اینکه سبب ایجاد وحدت زبانی میشود. این کوششی برای تحمیل زبان مشترک بود!
دوم اینکه، روح دمیده شده در آن در قالبی عمیق و خاص ریخته شده و ترجمهاش امکان تحریف را ممکن میکند. این درست است زیرا اساساً شعر، ترجمهناپذیر است!
×××
با این وصف چطور به مغز کلام پی ببریم بدون تحریف و تفسیر غلط!؟
راه کشف مستقیم کلام یکی از این دوتاست: یادگیری کامل عربی یا اشراف بر تاریخ.
قواعد زبانی عربی شیواست ولی کلماتی که محلی از إعراب دارند یا نه هر کدام تعبیری دارند بخصوص آنکه قرآنهای نخستین، فاقد إعرابگذاری بودند و این یعنی فاجعه در فهم! آنچنان که حتی إعرابگذاری هم محلی از دعوا شده و اینهمه داستان بر سر صرف و نحو و معنای درست واژگان است. بنابراین برای فهم درست باید درگیر تاریخ آن نیز شویم.
اما فارغ از این دو، اندیشیدن ضرورت بیشتری دارد.
×××
بگذریم. عطف به پست قبلی، بردگی و بهرهگیری جنسی در تاریخ اسلام از بدو شروع، وجود داشت فقط کلاه شرعی روی آن میگذاشتند. نظیر ازدواج با دختربچه، با اسارت گرفتن زنان مشرکین و با تکثرگرایی در زوجین و با ازدواج جنگی، سیاسی و مقولهای بنام صیغه و...
این در بیشتر ادیان و بیشتر ادوار به اشکال مختلف بوده بنابراین اسلام از آن مستثنی نیست. فقط نکتهای که جالب است نگاه اسلام به زن است. آنگونه که تجاوز شرعی با هر عنوانی چنان جا افتاده بود که زن عملاً موجودی فرودست مینمود.
×××
اسارت گرفتن زنان و مردانی که اسلام محمدی با آنها به جنگ میپرداخت جزو غنائم بود البته مردان اگر کشته نمیشدند و به اسلام میپیوستند ولو با اعتراف زبانی[اجباری]، آزاد میشدند اما این داستان در مورد زنان صدق نمیکرد و بسادگی به کنیزی میرفتند و در بهترین حالت برای آزادی یا انتقال سند مالکیت به دیگری! باید مالی را پرداخت میکردند. یعنی همان خرید و فروش برده به شکلی دیگر.
×××
لواط به هر شکلی حتی لواط مرد مسلمان با مرد کافر منع شده ولی رابطهی جنسی مرد مسلمان با زن کافر منعی نداشت فقط کافی بود تحت لوای چیزی آن را شرعی جلوه دهند.
اگر به معنای عمیق حقوق انسانی بیندیشیم رابطهی جنسی مورد تمایل و گرایش دو همجنس جزو آزادی مدنی اقلیتهای جنسی است و بهرهکشی از زن دیگری با هر توجیهی نقض آزادی اوست.
با این وصف، دین اسلام شبیه ادیان دیگر نمیتوانست مغایر با زمان و نیاز خود حرکت کند و یا بدعت عظیمی خلق کند به همین خاطر همیشه یکی به نعل میزد یکی به میخ. گاهی زن را میستود و بیشتر میکوبید و همین مسئله صحه میگذارد روی انسانی بودن این کلام، نه آسمانی بودنش. بنابراین فکر نکنید آیات آن، فرا زمانی و فرامکانی است زیرا کاملا در جبر زمان و مکان عرضه شده. و اگر چنین مفاهیمی در رأس قدرت باشند فاجعهآفرین است بخصوص در عصری که هستیم.
#مهسا_امینی
www.Soroushane.ir