گفتگوی خندهدار اساتید حکومتی دانشگاه تهران، در بررسی مدیریت حوادث اخیر آنقدر مضحک است که پرداختن به آن هم اتلاف وقت است ولی بد نیست بدانید، تکرر حوادث مشابه، ناشی از یک مشکل ریشهای است و وقتی به ریشهی مشکل نپردازی چطور میشود به دنبال تغییر یا حل مسئله بود!؟ وقتی پرسش را خوب باز نکنی چطور میتوانی پاسخ روشنی هم بدهی؟ وقتی مشکل را نادیده بگیری چطور میشود راهکارهای برونرفت از آن را ارایه نمود!؟
این اساتید فرمایشی یا در جهل مرکباند یا از ترس مقام و منزلتهایی که شایستهی آن نیستند با علم به وجود خود مشکل، حتی نمیخواهند یکبار دقیقاً از علت ریشهای مشکل دم بزنند. ادعای فرهیختگی به استاد دانشگاه بودن و ریش و موی سفید نیست. یک حساب سرانگشتی کافی است تا بفهمی درد مردم از چیست که امروزه هر دانشآموز ۱۵ سالهای به آن رسیده ولی این آدمهای نمایشی بظاهر استاد، از گفتنش عاجزند. آنان پادوهاییاند که در حال تمیز کردن گندکاریهای اخیرند. آنان هیچی نیستند جز چند گردوی توخالی و پوچ، که گاهی سوار بر موج، دنبال کسب اعتبار و یا مشروعیت دادن به اشتباهاتاند.
×××
کمیتهای دارای ارزش بررسی است که حضور تمام ذینفعان در آن باشد. مهمترین و بزرگترین ذینفع چنین گفتمانهایی خود مردمند که جایشان در چنین محافلی همیشه خالی است. هیئت مشاورین تغییر یا Change Advisory Board یا کمیتهی CAB برای همین است که تمام ذینفعان نظراتشان را در مورد تغییر بر اساس راهکاری برای حل ریشهای مشکل ارایه کنند.
مردم از حوادث عبور کردند، مشکل را شناختند، علت ریشهای مشکل را یافتهاند و اگر کمیتهای برای تغییر باشد این خود مردمند که باید ریسکهای تغییر را بپذیرند و به سمت مدیریت پروژه بروند؛ وگرنه ژست ادیب و جامعهشناس گرفتن در دانشگاه، مرهمی بر دل مردم نیست جز پاشیدن نمک بر زخم آنان.
مدیریت حادثه، مدیریت مشکل، مدیریت راهکار و مدیریت تغییر و در نهایت مدیریت پروژه بر اساس منابع و داراییها ارکانی برای خدمت حکومتداری مردمی است که در چارچوب ITIL وجود دارد کاش اینان اندکی از این مفاهیم خبر داشتند و یا اگر دارند به معنای واقعی به کار میگرفتند.
این چارچوب فناوری برای علم مدیریت سیاست نیست اما هرآنچه بعنوان بهترین تمرینات در آن لحاظ شده برای چنین خدمتی قابل تعمیم است.
کسانی که خود مسبب مشکلند و آن را هم کتمان میکنند، نمیتوانند راهکاری برای برونرفت از آن ارایه کنند.
www.Soroushane.ir