یقین دارم که این اعتراضات نیز سرکوب میشود به چند دلیل: چون با خشونت عریان برخورد میکنند؛ چون سرکوبگرانش آلوده به عقیدههای مذهبیاند. چون خود را عقل کل و سربازان اسلام میدانند و هیچ نقدی را نمیپذیرند. چون دروغگو، عیان شدن حقیقت را برنمیتابد. چون در صورت شکست جایی ندارند بروند؛ چون شایسته نیستند؛ چون مرز بین اعتراض و آشوب را نمیفهمند و هر اعتراضی را نبرد علیه مقدسات پوچ خود میدانند. چون تمام رسانهها و ارتباطات را در اختیار دارند و هیچ رقم نمیگذارند صدای مظلوم بدرستی به گوش همه برسد. چون جیرهخواران بیشتری در خدمت نظامند.
مگر آنکه همه، همدل باشند و اعتراضات مستمر باشد و دچار فرسایش نشود که به نظر نمیرسد!.
×××
ولی من در این صور اسرافیل میدمم. تا این عزرائیل بداند بنام دین هر غلطی نمیتواند بکند و مردم هیچ نگویند. حتی اگر شبیه سالها اعتراض به نتیجه نرسد لااقل با حمایت کردن و حضور مردم، لکهی ننگ این اتفاق برای همیشه روی چهرهاش باقی خواهد ماند و هرچقدر این لکه بزرگتر باشد نمود بیشتری دارد؛ و تاریخ به نیکی خواهد نوشت که چه اهریمنانی خون مردم را در شیشه ریختند و سر کشیدند! بدتر از مغولان، بدتر از اعراب. تاریخی که فاتحان و ظالمان ننوشتند. تاریخی که به قلم مردم و جوهر خون نگاشته شده.
ما در برههی حساسی از تاریخیم که نمیخواهیم بعدها بگویند دو قرن سکوت دیگر داشتند.
این لکهی بزرگ جوهر پس دادهی خون به این سادگی زدوده نخواهد شد!
www.Soroushane.ir