یکی از چیزهایی که بهشدت متنفرم حضور در جلساتی است که کارفرما از چندین شرکت، همزمان دعوت میکند تا محصولشان را معرفی کنند آن هم در یک مکان و درست روبروی هم!
شبیه این که تمام مغازهداران یکجا روی سر کسی خیمه بزنند تا همهشان به او، یک پفک بفروشند! یکی پفک نمکی، یکی پنیری و... و همزمان همگی میگویند پفک من بهتر است و فلان و بسان. و بدتر آنکه مشتری اصلاً به دنبال پفک نیست!
مگر ممکن است در چنین فضایی، مشتری بهترین تصمیم را بگیرد؟ آن هم درست زمانیکه همگی درحال تعریف از پفک خود هستند!
×××
کارفرمای عزیز، ابتدا ببین، نیازمندی و ذائقهي شما چیست؟ سپس از چند شرکت در فواصل زمانی بخواه تا محصولی را معرفی کنند اگر باب دلت، باب جیبت، باب قدرتت و باب میلت بود سراغ یکی از آنها برو.
چطور میشود در همهمهی همزمان بین فروشندگان یک محصول، چه با نام مشابه چه با ویژگی مشابه، دست به انتخاب شرکت اصلح و محصول دلخواه و مورد نظر زد؟
بخدا جمعهبازار و خرید از دستفروش هم اینگونه نیست!
در شرایطی خود را قرار ندهید که بجای خرید چیپس، مجبور به خرید پفک شوید!
اول ببیند چه میخواهید، سپس تحقیق کنید. بعد با صبوری و آرامش مقایسه کنید و بعد انتخاب. بههمین سادگی، بههمین خوشمزگی!
×××
البته مثال قشنگتر بجای پفک را، خانم Fariba Etemadi ذکر کردند اینکه، آدم، یاد رانندههای محترمی میافتد که ناگهان روی سر مسافر نگونبخت آوار میشوند تا به زور چک و لگد سوارش کنند، حتی اگر مقصد مسافر همان مقصدی نباشد که راننده میخواهد برود!
www.Soroushane.ir