استاد ادبیات رو به دانشجویان پرسید: "الحسود لایسود یعنی چه!؟ هر کس پاسخ این را بدهد نمرهي میانترمش ۲۰ است."
برای کسب نمرهی بالا در ازای پاسخ به یک پرسش میشود از تمام فسفرهای مغزت گذشت. هر کسی چیزی میگفت و پاسخی داشت که مدنظر استاد نبود. با ترس و لرز بلند شدم گفتم:"یعنی حسود به آقایی نمیرسد!"
دهانش باز ماند. انتظار نداشت که من گوشهگیر پاسخ درست این پرسشش را بدهم.
با تشویق بسیار ۲۰ به من داد و تمام!
×××
چند سال بعد استاد معارف همین سوال تکراری را با کمی چاشنی نمرهی کمتر پرسید بازهم کسی پاسخش را نمیدانست و این بار بدون اضطراب بلند شدم گفتم: یعنی "حسود به آقایی نمیرسد!"
او نیز دهانش باز ماند انگار که معادلات لاینحل نیوتن را حل کردهام. ۴ نمره به نمرهی پایانترمم داد و خلاص.
×××
حسود به آقایی نمیرسد! یسود به معنی آسایش یا سود بردن نیست به معنای آقایی کردن و بزرگی کردن است. کسی که حسود است بزرگمنش نیست و آقایی از او برنمیآید. یسود از همان کلمهی "سید" یا آقا میآید.
اگرچه معنیش را میدانستم اما به آن معنی معتقد نیستم. زیرا خود حسادت میتواند ما را به آقایی هم برساند. من حسودان زیادی را میشناسم که برای از بین بردن رنج حسادت و حتی بر اثر ابتلای شدید به حسادت، تغییر کردند و آنچه شدند که میخواستند.
اما روی سخنم این نیست که حسود باشیم یا نه؛ بلکه این است که ممکن است از دانستن برخی چیزها منفعتی ببریم. دانستن همیشه با سود همراه است. ولی چقدر بد که به آنچه میدانیم و میگوییم معتقد نباشیم. بیشتر چیزهایی که میدانیم بخاطر سودشان است نه بخاطر فهم و درکشان.
بهنظرم دردناک است. دانستن برای سود و فهمیدن بدون فهم!
www.Soroushane.ir