وقتی پست جدیدی قرار است توی فیسبوک منتشر کنی، نوشته"what's on your mind" که خیلی عامیانه یعنی:"چی تو سرته!؟"
اما توی لینکدین با این پیام خاکستری مواجهه میشوی "What do you want to talk about?" یعنی:"راجب چی میخوای حرف بزنی؟"
و در تلگرام هم هنگام درج پست توی کانال نوشته"Broadcast a Message""یعنی:"یه پیام پخش کن!"
اینکه من میخواهم راجعبه چه چیزی حرف بزنم بیارتباط به آن چیزی نیست که در سرم دارم! پس هرچه که به ذهنم خطور کند و بخواهم دربارهی آن گفتگویی داشته باشم نیاز هست تا پیامی را منتشر و پخش کنم.
بطور خلاصه ماحصل پیام این سه ابزار کنونی این است: بیاندیش، بخواه و منتشر کن!
×××
این را گفتم که بدانید پیامی که توسط کسی پخش شده، زائیدهی ذهینت و جهانبینی اوست. چقدر خوب است که بر سر آن به گفتگو نشست. هر آدمی، کتاب نانوشتهای است که وقتی چیزی از ذهنش بیرون میتراود، او را خواندنیتر میکند.
دوستان کمی هستند اینجا که مطالبی از خودشان منتشر کنند. این بدان معنا نیست که چیزی در ذهن ندارند بلکه شاید فکر میکنند نویسنده نیستند درحالیکه نوشتن از تجربیات، قلم گیرا نمیخواهد. شاید هم از ترس، حیا، درونگرایی، پنهان ماندن و یا برخی ملاحظات دیگر، انگشتهایشان به صفحهکلید میلی ندارد. آنان را اصلاً نمیشود خواند. این دقیقاً بهمانند این است که خود را در اتاقی حبس کردی و فقط از پنجره دیگران را میبینی!
وقتی اکانتی ایجاد کردی یعنی گواهی تولد برایت صادر شده، باید زبان باز کنی، گام برداری و در نهایت دنیا را بخوانی و کاری کنی که دنیا تو را بخواند. در غیراینصورت یک ترس ناشناخته و یا شناخته شده مانع نشر تو و مانع رشد تو میشود آن هم در فضایی که همه باهمند اما ظاهراً فقط تو در آن نیستی!
شاید برای چنین افرادی در چنین شبکههایی برای آنکه ترسشان فرو بریزد این جمله بهتر باشد:"بنویسید و نترسید، نترسید، ما همه با هم هستیم!"
www.Soroushane.ir