جمیع تنها!
قدیما، خزینه بود، بعد شد حمام عمومی، بعد حمام نمره و بعد حمام در خانه.
اوایل برای یک تماس تلفنی ساده، به کیوسکهای مخابراتی میرفتیم، بعد توی هر منزلی یک گوشی تلفن دستجمعی ظاهر شد و بعد شد موبایل.
و هزاران مورد دیگر...
این اتفاقات که همراه با فناوری بود همگی بهانهای برای خلق شدن داشتند؛ گاهی به بهانهی نظافت، گاهی به بهانهی حریم شخصی، گاهی برای آرامش و گاه برای امنیت.
دنیا به سمت خصوصیسازی پیش میرود. بسوی انزوای بیشتر آدمها برای شستن تنهایی خودشان، برای فرو رفتن در تنهایی خودشان و برای زندگی کردن در تنهایی.
***
همه چیز رنگ خصوصی گرفته. این حجم از خصوصیسازی اگر توسط دولتها انجام میشد الان هیچکاره بودند!
زندگی آدمها چنان بسوی انزوا پیش رفته که گویی تا پیش از این هرگز چنان عمومیتی وجود نداشته. تغییر از شیوهی زندگی گلهای تا یک اتاق اختصاصی در بسته، همه و همه برای سلامت جسم و روان ما بود، تا شاید قدری بیشتر زندگی کنیم ولی اگرچه کیفیت زندگی قدری بهتر شده اما کمیت آن کمتر از گذشته است. ندیدم مردمان این دوره که بدلیل آرامش، داشتن حریم خصوصی، بهداشت فردی و خیلی چیزهای دیگر، در سلامت و طول عمر بیشتر باشند.
مردمان امروز اگر نگویم که از جمع میترسند اما دلِ خوشی هم برای حضور در جمع ندارد. بهانه بسیار است برای نبودن. شاید همین است که خیلی نمیمانیم! نمیشود اسم این جمیع تنهایان را جامعه یا جمع خانواده گذاشت. ما همگی تنهاترینهایی هستیم که سر در تاریکی درونمان کردیم تا از بینوری زود تلف شویم!
اگرچه تقریباً همه چیز خصوصی شده اما استرسها و اضطرابها بهشکل فزایندهای عمومی شده!
www.Soroushane.ir