چه خوش آندم که لبت شاد و پر از خنده شود
غنچهای گل نشد از روی تو شرمنده شود
لب تو سرختر از باده و صد لالهی سرخ
در قیاس لب تو لاله سرافکنده شود
تن شیرین لبت از عسل آن فخر گرفت
مُرده از شهد لبت تا به ابد زنده شود
فکرم از وسوسهی کام تو ویرانه شده
من خرابم لب تو کاری و سازنده شود