سالها قبل که تکنسین پشتیبانی کاربران بودم یک روز اتفاق جالبی افتاد. باید یک کامپیوتر برای کاربر جدیدالورود آماده میکردم. طبق روال و تجربهی مرتبی که در این خصوص داشتم خیلی زود سیستم را اسمبل و ویندوز را روی آن نصب کردم کاری که بارها تکرار شده بود و با سرعت زیاد و مهارت خوبی انجام میشد. اما این بار Blue Screen ویندوز روی صفحه ظاهر شد. تجربه و کد خطای این صفحهی آبی حکایت از مشکل RAM داشت. چیز عجیبی نبود قبلاً این موضوع اتفاق افتاده بود اما این بار انگار فرق داشت! حسب چند سال تجربه، RAM را عوض کردم، ولی مشکل همچنان باقی بود. هارددیسک را با نصب مجدد ویندوز عوض کردم، مشکل رفع نشد، CPU را عوض کردم مشکل به همین شکل بود، کارت گرافیکی را عوض کردم، همینطور. مادربرد را عوض کردم همینطور و در آخر به تنها قطعهی سختافزاری که اصلاً شک نداشتم پاور بود که آن را عوض کردم اما مشکل کماکان پابرجا بود. دیگر هیچچیزی باقی نمانده بود که عوض نکرده باشم. حتی سوکتها، کابلها و باتری مادربرد. کُفری شده بودم اما ویندوز بالا نیامد که نیامد. یک کار سادهی بیستدقیقهای، ۸ ساعت زمان برد و به نتیجه نرسید!
×××
روز بعد از همکارانم کمک خواستم. یکی آمد و تمام فرایند تستها و عیبیابیهایی که من کردم را دوباره تکرار کرد حتی کابلهای پاور کیس را نیز تکتک بررسی کرد و بازهم به نتیجه نرسید.
نفر بعدی با ادعای بیشتری گفت که میداند مشکل کجاست! او نیز دست به کار شد با این تفاوت که به ازای هر بار تعویض قطعه، یکبار ویندوز را هم از اول نصب کرد. مشکل را عدم همخوانی ویندوز با قطعات میدانست! این یعنی او بهتنهایی بیشتر از ۱۶ ساعت کاری یعنی دو روز وقت صرف کرد و در آخر به نتیجه نرسید!
همگی ناراحت و عصبی بودیم از اینکه چرا سادهترین چیز منجر به چالشی عمیق شده؟ مغزمان قفل کرده بود. تا آنکه پای سرپرست به این بازی باز شد. بادی در گلو انداخت و با نگاهی تمسخرآمیز، همه را کنار راند و آستین را بالا زد. او نیز چند ساعت تماموقت صرف کرد و به نتیجه نرسید. در آخر گفت حتماً که مشکل خود سیستمعامل است، نه!؟ با این ذهنیت شروع کرد به تست ویندوزهای مختلف. ولی بازهم مشکل همچنان پابرجا بود. یکی دیگر هم آمد و گفت عایق پیچها را نبستید مشکل مربوط به آن است. شروع کرد به بستن تکتک پیچها با مهرههای پلاستیکی. اما بازهم مشکل حل نشد! دیگر هیچ روزنی برای بستن این مشکل به ذهن کسی خطور نمیکرد.
×××
این Blue Screen-ترین صفحهای بود که توسط هیچکدام از کارشناسان که دارای سالها سابقه و تخصص و تجربه بودیم قابلحل نبود! و نه در اینترنت و نه در سوابق کاری کسی علت وقوع چنین چیزی گزارش نشده بود. این صفحهی آبی، روزگارمان را سیاه کرده بود! مایهی آبروریزی بود. چون نه کامپیوتر دیگری بود که به کاربر بدهیم نه مشکل این کامپیوتر حل میشد درنهایت کل فناوری سر این مشکل ناشناخته زیر سؤال رفت!
×××
نومیدانه همگی در کارگاه جمع شدیم و کاسهی چکنم چکنم دست گرفتیم.
یک کیس کهنه و خالی که گوشهی کارگاه، خرواری خاک خورده بود را دیدم. آخرین چیزی که به ذهنم رسید این بود که شاید خود کیس مشکل دارد! این را که مطرح کردم همکارانم خندیدند بهواقع یک جعبهی فلزی چه مشکلی میتوانست داشته باشد؟ اما این تیر آخر بود و تنها چیزی بود که تست نکرده بودیم. از سر ناچاری تمام قطعات آن کامپیوتر مشکلدار را باز کردم و روی این کیس کهنه، بستم. نتیجه: ویندوز در کمال ناباوری بالا آمد.
علت احتمالی: کیس مشکلدار، برق میدزدید!
www.Soroushane.ir