گفت:"اهل مشروب هستی!؟"
گفتم:"هرگز نبودم!، من اصولا با چیزی که حال طبیعی من رو غیرطبیعی کنه و به هم بریزه، موافق نیستم..."
گفت:"میشه بگی حال طبیعی یعنی چی!؟"
گفتم:"همین حالی که من و بسیاری از مردم داریم، نمیخوام این حال خوبم توسط چیزی خراب بشه!"
گفت:"آها، خُب منم الان حالم خوبه... اما این رو میخورم که حالم خراب بشه!"
گفتم:"مریضی مگه!؟ وقتی حالت خوبه، چرا خرابش میکنی پس!؟"
گفت:"چون بعدش تازه می فهمم اون حال خوبم، خوب نبود، این حال خرابم، حال خوبه. این یعنی حال طبیعی من همون احوال غیرطبیعی توئه. "