خداوکیلی هیچ توجیه اقتصادی و فرهنگی ندارد که نویسندهای با این بازار نشر و نرخ بالای کاغذ و نرخ قلیل کتابخوانان، کتابی را با هزینهی خودش حتی بصورت افست که ارزانتر از دیجیتال است، چاپ کند.
یک کتاب ۴۰۰ صفحهای ساده و معمولی در تیراژ حداقلی هزار نسخه: ۲۰۰ میلیون تومان آب میخورد در شرایطی که ناشران عاشق ترجمه و ناشران کتابساز، مفلستر از نویسندگان هستند و سرمایهگذاری نمیکنند.
ازاینرو نویسندهی فلکزده یا باید به تیراژ چندنسخهای تن بدهد یا تمام پول چاپ را خودش بپردازد و بعدش به دریوزگی بیفتد که لااقل سرمایهی مادیاش برگردد.
×××
شک نکنید نویسندگانی که همچنان از جیب، بابت چاپ آثارشان مایه میگذارند یا مایهدارند و یا خایهدار. 🙂
بنظرم سقوط کتاب بواسطهی کتاب صوتی، پادکست و هوش مصنوعی و اینترنت با این وضع بازار نشر حتمی است. این تعداد اندکی هم که منتشر و توزیع میشود گله از گردن انداختن است.
کتاب الکترونیکی و چاپ بر اساس تقاضا (Print on Demand) و پیشفروش برای جذب سرمایهگذاری شاید فکر بدی نباشد ولی همهی اینها نیز چالشهایی دارند که به مذاق اهل نگارش خوش نمیآید.
×××
فاجعهی نشر بیش از فاجعهی خواندن کتاب است؛ اصلاً وقتی کتابی در دسترس عموم نباشد سهم توزیع و خوانشش هم به حداقل میرسد.
www.Soroushane.ir