مریم بدتر و بیشتر از خودم عاشق تمیزی است؛ بخوبی به نظام آراستگی یا همان 5S ایمان دارد.
من تمیزی را برای تمیز بودن می‌خواهم اما او برای آرامش داشتن.
بااین‌که بسیاری اوقات از درد کمرش خوابش نمی‌برد اما شور و شوقی که بعد از تمیزکاری در نگاهش موج می‌زند نشان از لذت زندگی و یکجور اقنای روحی دارد.
دیشب گفت:"مرتب بودن و تمیزی برای من یک تراپی است روحم رو تسکین میده." و گفت:"میدونم تو هم با نوشتن به این حس می‌رسی."
درست می‌گفت، نوشتن، برای من نوعی یکجور رهایی و مرتب کردن افکار و احساسات است که ذهنم را به آرامشی عجیب سوق می‌دهد.
چیزی شبیه ماساژ دادن بدن کوفته‌موفته.
×××
شاید استفاده از کلمه‌‌ی "تراپی" که بیشتر در زمینه‌ی درمان‌های روانی یا جسمی استفاده می‌شود، در اینجا کمی مبالغه‌آمیز باشد اما با این‌حال چیزی که باعث آرامش و تسکین روحی می‌شود. مثلاً تمیز کردن خانه یا مرتب کردن فضا، یا پاکسازی ذهن از مشغله‌ها، چیزی است شبیه یک درمان یا راهی برای به دست آوردن آرامش و رفاه درونی؛ یا بعبارتی، این عمل تبدیل به نوعی "درمان خانگی" برای روح و ذهن می‌شود.
این درمان چه از نوع خانگی باشد چه کاری، بدون شک اثربخش است و وزنه‌ی آشفتگی بیرون را با درون، هم‌سنگ می‌کند.
×××
روح انسان به اندازه‌ی دنیای بیرون آشفته است و حتی شاید آشفته‌تر. یافتن راهی برای نظم دادن به این آشفتگی‌ها بدون شک ترازوی ذهن را به تعادل وامی‌دارد!
www.Soroushane.ir
