رضاخان همان راهی را رفت که کمال آتاتورک رفته بود؛ اما نتیجه در ۱۰۰ سال بعدش عکس شد. ترکیه همچنان یک کشور سکولار و مدرنیزه و دمکراتیزه باقی ماند اما ایران به دام جمهوری اسلامی افتاد و عقبگردی کرد به دوران صفویه و حتی بدتر از آن.
×××
اردوغان همان کسی است که اگر همچنان بر سر قدرت بماند میتواند یک جمهوری اسلامی از نوع سنی را آنجا برقرار کند. هرچند دشواریهای زیادی بر سر راهش هست و مردم ترکیه، مردم ایران شیعهزده نیستند؛ چراکه نهادهای دمکراتیک تا جای ممکن در این کشور ریشه دوانیده. اما ترکیهی امروز و ترکیهای با اردوغان یا شبیه او پتانسیل یک کشور اسلامگرای حکومتی را داراست و به گمان من بعد از فروپاشی جمهوری اسلامی اگر ایران، غربی شود، ایران بهترین اهرم جلوی کمونیسم چینی و روسی است و موقعیت ژئوپلیتیک و استراتژیکاش، این کشور را در صدر توجه غرب و اروپا قرار خواهد داد؛ بخصوص در دورانی که منابع غنی ایران به شدت احساس میشود.
در اینصورت شکی نیست ایران بجای ترکیه میتواند میزبان پایگاههای نظامی آمریکا و ناتو هم شود در اینحال توجهات از ترکیه برداشته شده و معطوف به ایران میگردد. همین اتفاق میتواند ترکیه را سرخورده و منزوی کند تا در نهایت به دامان کمونسیم بیفتد و شبیه جمهوری اسلامی بر ضد غرب، قدعلم کند. در اینحال این کشور نیز ممکن است در سالهای آتی، عقبگرد کند و تمام دستاوردهای آتاتورک یک شبه به یغما رود.
×××
پرسش اصلی این است که واقعاً چه میشود که یک کشوری علیرغم گذراندن دورانی از مدرنیزه بودن دچار فرسایش میشود و به عقب میرود؟
تاریخ نشان داده، بارها میشود به صد رسید و به صفر بازگشت.
متاسفانه همچنان ردپای دین، افراطیگری، استبداد و دیکتاتوری دست از سر کشورها و مردمش برنخواهد داشت و مهمتر از همه، تکرار تاریخ!
ابهامی که مطرح است اینست آیا مردمان کشورهای مدرن و دمکرات بیشتر از مردم ما و کشورهای امثالهم میفهمند؟
×××
دموکراسی و مدرنیته نه صرفاً محصول "بیشتر فهمیدن" مردم، بلکه نتیجهی فراهمکردن شرایطی است که این فهم را به کنش مؤثر تبدیل کند. سیستمهای باز، شفاف، و پاسخگو از پایههای اصلی این فرایند هستند.
www.Soroushane.ir