اخیراً چیزی در بین مدیران ارشد و بخصوص مدیران منابع انسانی وایرال شده که:"بجای تخصص، شخصیت استخدام کن!"
خیلیها این جمله را با آب و تاب و فونتهای جوراجور به خورد همگان میدهند و همگی کف میکنند و برخی آن را از بزرگان تجارت بدون درک عمق آن بازتاب میدهند.
×××
شخصیت بدون تخصص، زنبوری است که نیش نمیزند اما نه گردی میافشاند و نه عسلی بههمراه دارد.
بدبختی تمام جامعهی ما نیز از این است که امورات مملکت را عدهای برعهده گرفتهاند که هیچ فهم و دانش و تخصصی ندارند؛ در ظاهر هم کلی باشخصیتاند.
آنچنانکه وقتی خمینی گفت:"اقتصاد مال خر است!" همان بازتاب "بجای تخصص، شخصیت استخدام کن!" است.
×××
آدمها ممکن است خوشرو، مهربان، فعال و باشخصیت باشند ولی وقتی تخصص و دانشی از حیطهای که در آن مشغول هستند نداشته باشند آوردهای هم ندارند؛ تو بگو در صبر، ایوب است در خویشتنداری، یوسف؛ در امانت، محمد و در مهربانی، عیسی.
تا وقتی چون موسی، عصای چوبی را به ماری تبدیل نکند بیهوده است 🙂
×××
شخصیت فرد بعنوان مهارتهای نرم مهم است اما مهارت سخت یا تخصصهایش مهمتر است.
میتوان یک فرد همیشه منزوی یا اخمو را جذب کرد اما نابغه باشد!
ازطرفی مفهوم شخصیت برای هر سازمانی تعبیر مجزایی دارد. برخی عین گاو سربهزیر بودن ملاکشان است؛ برخی عین گوسفند توسریخور بودن. برای استخدام در ارگانهای دولتی شخصیت یعنی نمازخوان بودن و اعتقاد به ولی فقیه!
کسبوکارها را آدمهای نابلد که پیش نمیبرند هرچقدر هم برای همکاران و مشتریان زبان بریزد اما آیا مشکلشان را حل کرده؟
×××
فراتر از شخصیت، تخصص مهم است! نکتهی اصلی این است که شخصیت به تنهایی نمیتواند پاسخگوی نیازهای تخصصی باشد، بویژه در زمینههای مدیریتی و اقتصادی و حرفههایی که نیاز به دانش و مهارتهای تخصصی دارند. شخصیت ممکن است در روابط انسانی و تعاملات اجتماعی مفید باشد، اما بدون تخصص، ناتوان از ایجاد تأثیرات عمیق و موثر خواهد بود.
همین حکومت و سازمانهایی که شاخصهای تخصص را فقط با شخصیت جایگزین کردهاند سبب شدهاند شایستهسالاری بطور کل ازبین رود!
×××
شخصیت استخدام کنید اما شخصیت تخصصی!
www.Soroushane.ir