هادی احمدی (سروش):

بطرز عجیبی علیه "شیطان" جبهه می‌گیریم ولی با "شیطون" میانه‌ی خوبی داریم.
اولی کتابی است و دومی محاوره‌ای؛ با این‌که هر دو یکی است.
گویی شیطان در لفظ کتابی، ترسی دارد که در لحن عامیانه‌اش نیست.
شیطان، نماد شر است و شیطون نماد بازیگوشی!
دختری که شیطون است، یعنی آزادی عمل و عقیده دارد اما همان دختر اگر شیطان باشد به پلیدی آغشته است!
×××
مشخصاً دنیا به این نتیجه رسیده که شیطان فرشته است؛ فرشته‌ی آسمانی نه، بلکه فرشته‌ی درونی. فرشته‌ای که تاوان آزادی عمل و عقیده‌اش، طردشدگی است؛ طرد که شوی از عرش ذهن، به فرش زیر پای مردم درخواهی آمد.
این نیروی سرکش و قدرتمند که درون ناخودآگاه انسان است همیشه تحت تأثیر تمایلات سرکوب‌شده، اضطراب‌ها یا ترس‌‌های تحمیلی بواسطه‌ی اجبار دین و قانون و اخلاقیات قرار گرفته...
×××
شیطان می‌تواند یک فرد معترض باشد که تا آستانه‌ی نابودی او روی عقیده یا اعتراضش پافشاری کند و همزمان می‌تواند مخاطب آن فرد معترض باشد که بعنوان سرکوبگر او را نابود کند.
این یعنی شیطان، نیروی آزادی است منتها در زاویه‌ای برای غلبه بر حصار آزادی است و در زاوایه‌ای برای پیروزی آزادی سرکوبگر. با این‌که خود نشانگر آزادی است.
بعبارتی این یعنی بستگی دارد شیطان در چه جهتی و توسط چه کسی هدایت شود.
×××
با این‌حال بنظرم شیطان، یک قدرت بی‌حصر و بی‌انتهای فکری است. یک حد از رهایی، برای غلبه بر هر سد و مانعی؛ فقط بستگی به این دارد که در جهت مثبت حرکت کند یا در جهت منفی. مثب و منفی بودنش به قضاوت مردم برمی‌گردد و به نتیجه‌ی عمل.
×××
شیطون، بازیگوشی است که از آزادی فکرش نمی‌هراسد!
×××
بسا کسا که به نسبت به تو که معتقدی / فرشته است و به نسبت به دیگری شیطان
www.Soroushane.ir


5 1 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x