هادی احمدی (سروش):

بعضی از آدم‌ها با هنر رام شدند، برخی با قانون، برخی با علم و برخی با دین.
جدا از مثبت یا منفی بودن هر کدام از این افسارها و ابزارهای انسانی خودخواسته یا تحمیلی، ما همگی از دم توحش رام نشده‌ای را در درون داریم؛ که در شرایط و موقعیت مناسب، می‌تواند مبدل به توانایی دریدن همديگر شود.
حتی آنانی که به یک یا چندین مورد از این افسارها رام شده‌اند نیز ولو با وجود پوزبند، گاهی لگدپراکنی می‌کنند.
×××
انسان، حیوانی از حيوانات است؛ این حیوان با تمام نیازهای حیوانی باید نجات‌دهنده‌ی خود باشد. پای بقا که وسط باشد از هیچ چیزی نمی‌گذرد. مگر بواسطه‌ی برخی افسارها که او را وفادار، از خودگذشته، بااخلاق، دیندار، قانون‌مدار و یا ... نشان دهد.
تمام این ابزارها و افسارها یک وسیله‌ی تربیتی‌اند.
×××
غریزه‌ی حفظ بقا به هر قیمتی، اساس پایداری هر موجودی است و نقش ابزارهای تربیتی در رام‌کردن غرایز طبیعی انسان، موضوع مهمی است که ما را تا حدودی از حیات وحش جدا کرده.
با این‌حال انسان، بعنوان موجودی که از دل طبیعت برخاسته، همچنان حامل غرایز و نیازهای اولیه‌ی حیوانی خود است و این افسارهای تربیتی نظیر: هنر، قانون، علم و دین نه‌تنها وسیله‌ای برای کنترل این غرایز و ایجاد محدودیت‌اند بلکه می‌توانند بعنوان نقابی خوش نقش برای تعالی و پیشرفت انسان دیده شوند.
×××
همان‌طور که اشاره کردم، این چیزها تنها پوسته‌ای بر ذات طبیعی انسان می‌کشند و در شرایط خاص، این ذات همچنان می‌تواند خود را آشکار کند. در واقع، این تضاد میان انسانیت و حیوانیت، نیاز به انتخاب و مسئولیت را برای انسان ایجاد می‌کند؛ اینکه چگونه بین نیازهای بقای خود و ارزش‌های والاتری که این ابزارها آموزش می‌دهند، تعادل برقرار کند.
×××
این بینش، یادآور نگاه فیلسوفانی چون نیچه است که انسان را موجودی بین حیوان و ابرانسان می‌دانستند و تأکید داشتند که تنها با آگاهی و تلاش می‌توان به مرحله‌ای بالاتر رسید.
بعبارتی همگی هم حیوانیم و هم انسان. اما انسان یعنی حیوانی رام شده به نوعی از دانش! چیزی‌که مهم استرسیدن به ابر انسان شدن است که اکثریت بدنبالش نیستیم.
با این‌حال ما رام‌شدگان رام نشده‌ایم؛ اگر آرامیم و بی‌آزار، بخاطر این است که در موقعیتش هنوز گرفتار نشدیم وگرنه حتی اگر شده موقتاً افسار پاره می‌کنیم و آن خوی واقعی را به نمایش درخواهیم آورد!
×××
مغز کلام این است:
انسان شدن و رام‌شدن ما شاید تنها لباسی است که بر تن خوی وحشی‌مان کرده‌ایم، اما کافی است طوفانی بوزد تا این لباس را از تن بیاندازد.
ما رام‌شدگان، همچنان اسیر خوی وحشی درونیم؛ و هنر ابر انسان بودن، نه در انکار این خوی، که در مدیریت و تعالی آن است.
ازطرفی انسان دانشمند و انسان هنرمند، حیوانی است که افسار خود را در دست دارد؛ افساری به پوزه‌اش زده نشده و این انتخاب اوست که رام بماند یا افسارش را رها کند.
بااین‌حال وقتی یک پیامبر می‌تواند یک نفر را بکشد؛ یک دانشمند هم می‌تواند چیزی بسازد که خیلی‌ها کشته شوند!
www.Soroushane.ir


5 1 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

1 دیدگاه
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
trackback

[…] معنوی است. اینها چیزی نیستند جز افسارهای تربیتی برای رام‌شدگی!این دو را در یک بیت شعر مولانا خلاصه می‌کنم که مصرع دوم […]

error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
1
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x