کلاً لبخند توی چهرهام جاری است، همیشه خوشرویام و لبخندروی؛ اما خندهرو نیستم.
یعنی همیشه دندانهای نیشم باز نیست؛ چاک دهانم گشوده نیست.
یک لبخند کشدار مارمولکی روی صورتم هست. بخاطر همین از چهرهی مارمولک و قورباغه خیلی خوشم میآید؛ آنچنان که حتی وقتی کشته شوند آن لبخند از چهرهشان حذف نمیشود.
با اینکه هنوز هم بطرز خدادادی دندانهایم سالم و مرتب و ردیفاند ولی بازهم ازاینکه دندانهایم بیرون زده شود خوشم نمیآید. ترجیح میدهم یا قاهقاه بخندم یا لبخند بزنم درغیراینصورت بطور معمول از نمایش دندانهای صدفیام 🙂 محرومتان میکنم.
باور دارم خندهی واقعی، از دندانها آغاز نمیشود که از دل جاری است.
×××
این را گفتم که بگویم بعضیها هر عکسی میگیرند چاک دهان و خندهی دندانهایشان پیداست.
سالها پیش، در یک شرایط ناجور بطرز عجیبی با مریم رفته بودیم آتلیه تا چندتا عکس آتلیهای و ژورنالی بگیریم.
عکاس گیر داده بود که بجای سیب بگویید:"ههه ههه"؛ اینجوری حجم شادی، خنده و دندانهای بیشتری به نمایش درخواهد آمد. با اینکه نمیخواستیم اما گوش به فرمانش بودیم.
خلاصه صدها عکس گرفت و او میگفت:"ههه ههه"
ما در هر ژستی و در جوابش میگفتیم: "ههه ههه" 🙂 و زارت عکس میگرفت.
غافل از اینکه دندانها را میتوان نشان داد، اما شادمانی را نه.
×××
دیروز داشتیم عکسها را میدیدیم؛ ۱۰ قطعه عکس هر دهتا شبیه هم و پر از دندان و چاک گشودهی دهان بود. مشخص بود خندهی واقعی هم نیست بلکه فقط نمایش دندان بود به عکاس!
با یادآوری آن روز و از شدت تکرار خندههای این تصاویر، دقایقی طولانی قاهقاه خندیدیم!
www.Soroushane.ir