دوباره آش شوربای سوریه، هم زده شد.
میدان نبرد چندجانبه که بازیگران منطقهای و جهانی مانند ارتش آزاد، نیروهای کُرد، داعش، ایران، روسیه، ترکیه، فرانسه، آمریکا و حتی اسرائیل درگیرش شدند.
مخالفان این بار صرفاً بقصد عبور از اسد نیستند بلکه بدنبال حل یک معادلهی کهنه در برابر متغیرات نویناند؛ بااین تفاوت که نقشآفرینی یک ثابت اثرگذار بنام حزبالله، که زمانی مهرهای کلیدی بود، از معادله کنار رفته.
×××
سقوط احتمالی بشار اسد به معنای فاجعهای برای جمهوری اسلامی و روسیه خواهد بود. برای آخوندها، سوریه پلی حیاتی برای نفوذ منطقهای، شبکههای مالی، قاچاق مواد، و لجستیک نظامی بود و این سقوط، ضربهای استراتژیک به سیاستهای منطقهای و پروژههای اقتصادی وارد میکند.
از سوی دیگر، روسیه نیز با از دست دادن پایگاههای نظامی در مدیترانه و تضعیف جایگاه ژئوپلیتیکی خود در برابر غرب مواجه خواهد شد. این وضعیت برای مسکو هزینههای اقتصادی و دیپلماتیک سنگینی بدنبال دارد.
×××
شکست در سوریه میتواند پیامدهای روانی و استراتژیک برای روسیه داشته باشد. کاهش اعتبار مسکو در خاورمیانه، امکان همکاری و پشتیبانی کشورهای عربی از اوکراین را افزایش میدهد؛ همچنین، آمریکا و ناتو از ضعف روسیه در سوریه برای تقویت فشارهای اقتصادی و نظامی علیه آن در اوکراین استفاده خواهند کرد.
برای ایران نیز، سقوط سوریه به معنای کاهش بیشتر نفوذ در خاورمیانه است که میتواند توان پشتیبانی از روسیه در جنگ اوکراین را تضعیف کند. این شرایط، محور تهران-مسکو را در برابر فشارهای غرب شکنندهتر خواهد کرد.
بخش اعظمی از راه مفر جمهوری اسلامی که سوریه بود بطور کل از بین میرود؛ بخصوص آنکه فرزند خلفش حزبالله را از دست داده و همچنین حماس چوب لای چرخ را.
با اینحال این گوی و این میدان(!)
همان میدانی که کلی خرج روی دست مردم ایران گذاشت و با یک حرکت ناشیانهی سنواری، هرچه نیروی نیابتی و میدان بازی بود را یکی پس از دیگری از جمهوری اسلامی گرفت.
×××
آنقدر سناریو سوریه پیچیده و چندوجهی است که اگر به جنگ جهانی ختم نشود قطعاً خاورنفت همچنان در آتش خواهد سوخت.
اگر سوریه فروبپاشد، تنها اسد سقوط نکرده؛ بلکه ستونهای یک نظم کهنه نیز فروخواهد ریخت!
www.Soroushane.ir