یکهو دلزده یا متنفر میشویم از دیدن عکس پروفایل یک نفر.
همین موضوع، سبب میشود اگر بلاکش نکنیم پستهایش را بیخیال شویم.
بعبارتی نگارنده با آن عکسش برای ما مهم شده، نه چیزی که نوشته.
این اتفاق یکهویی، گاهی بدون دلیل است و گاهی یک دلیل مسخره پشتش است:
ممکن است فقط یکبار کامنتی برای نویسندهی محتوا نوشته باشی و چنان که باید، ازش استقبال نشده؛ یا آنرا بیپاسخ گذاشته، یا به یک لایک بسنده کرده، یا چیزی نوشته که زده توی ذوقت یا واکنشش خشک بوده؛ و یا حتی قرضش را پس نداده!
×××
گاهی این تنفر کوچک از دیدن هر روزهی اوست که در فید مطالب، بالا میآید.
گاهی میبینی که طرف چرت و پرت هم نوشته ولی آسانسوری بالا آمده و حس گُه حسادت میگوید ولش کن.
من خودم از اکثر کسانی که مرتب دارند رپورتاژ خبری (پست آلوده به تبلیغ آشکار یا پنهان) مینویسند فاصله گرفتم و سعیام بر این بوده که به مطالب ارزشمند لااقل به ظن خودم، واکنش درخوری نشان دهم با اینحال منم دچار همان دلزدگی میشوم.
×××
درنهایت، این خستگی از فضای شلوغ و پستهای تکراری یا تبلیغاتی و یا نویسندگان تکراری(!) خیلی طبیعی است. حتی وقتی سعی میکنیم به محتوای ارزشمند توجه کنیم، بازهم دچار همین دلزدگی میشویم، و همین تکرار بیپایان فضای مجازی است که گاهی باعث میشود سره از ناسره جدا نشود.
×××
ما هر ثانیه درحال انتخاب هستیم. انتخابهای درست و غلط با ذهن و یا با سوگیری ذهنی؛ درنتیجه زندگی چیزی نیست جز مجموعهای از انتخابها!
بااینحال عمر دیده شدن یک محتوا در فضای مجازی معمولاً کوتاه است و در بهترین حالت ۲۴ ساعت، بیشترین تعامل را دارد نه ۲۴ ساعته!
www.Soroushane.ir