برادرزادگان و خواهرزادگانم دنبالکنندهی مطالبم هستند؛ تینایجرهای نسل زِد.
اگرچه سطح مطالبم +18 است ولی نمیتوانم منعشان کنم که دنبالم نکنند.
باورتان میشود گاهی دست و دلم میلرزد ازاینکه فلان چیز را بنویسم و روی آنان و امثال آنان اثر مخرب داشته باشد؟
هرچند نسل نو، نواندیشتر از من و خیلیهای دیگر هستند؛ ولی هنوز کمی قدیمی فکر میکنم و میترسم ازاینکه بگویند:"ببین عموهادی یا دایی هادی! چه حرفایی میزنه؟"
×××
من یکبار شعری را سرودم و یک نفر را از راه راند. نمیخواهم چنین چیزی تکرار شود.
داستان چرا پیامبر نشدم را بخوانید...
×××
توی خدمت سربازی، افسر کادری بود که کتب ممنوعه یا سانسور نشده را به من میرساند درست روزگاری که خودم تینایجر بودم.
کتبی که دنیای دیگری را در برابر دنیایی که داشتم گشود.
ولی در پاسخ به پرسشی که گفتم، بنظرت قرآن توسط وحی نازل شده یا کار خود پیامبر بود؟
گفت، پاسخش را میدانم ولی نمیگویم تا خودت دریابی.
پرسیدم، بگو خب، چرا باید کلی وقت بگذارم تا این را بفهمم؟
گفت، چون هنوز تینایجری!
www.Soroushane.ir