اکثرمان با شنیدن یک آهنگ خاص، احساس غمگینی میکنیم. گاهی ساز، کوک میکند این حالمان را و گاهی....
×××
احساس غمگینی یا احساسی که از یک ساز موسیقی دریافت میشود، به چندین عامل بستگی دارد، از جمله: خود ساز، نوع موسیقی، نحوهی نواختن ساز، شرایطی که گوشش میدهی و حتی خود شنونده. اما بهطور کلی، فارغ از احساسات شنونده، یک ساز خاص میتواند احساسات غمگین یا ملانکولیک را خلق کند.
استثنا هم همیشه هست، مثلاً یک ساز و یا یک موسیقی شاد و مطرب میتواند خاطرهانگیز باشد و اشکمان را دربیاورد؛ مثلاً اگر بدانید که من با آهنگ شاد و لودهی اندی “خوشگلا باید برقصند؛” گریه کردهام؛ نخندید!
این احساس غم و گریه ارتباط چندانی به این آهنگ نداشت. ولی احساسی که از یک ساز با محتوای ملانکولیک داریم متفاوت است و به این شکل، غم نمیآورد؛ بلکه صاف میروی به سوی یه حس غریب و تاملبرانگیز.
چنین احساسی مرتبط است با خود ساز و چینش نُتهایش.
و من این احساس را شدیداً دوست دارم.
××
ملانکولیک (Melancholic) یک واژهی انگلیسی است که از کلمهی یونانی "melancholia" گرفته شده و بهمعنای "غم و اندوه" است. این واژه برای توصیف حالت یا احساسات غمانگیز، افسرده، و دلتنگ به کار میرود.
در زبان فارسی، این واژه مالیخولیاست و حالتهایی از احساسات سنگین و غمانگیز است بهویژه آنهایی که همراه با نوعی فکر یا تأمل عمیق و درونی هستند را شامل میشود.
برای مثال، وقتی میگوییم یک قطعه موسیقی یا یک اثر هنری ملانکولیک است، منظور این است که آن قطعه یا ساز، احساسی از غم، دلتنگی یا نوستالژی را به شنونده منتقل میکند.
×××
سازهای زیادی هستند که بطور تکنوازی یا همنوازی محتوای ملانکولیک دارند نظیر: ویولن، ویولنسل، پیانو، هنگدرام و... اما ساز نی یک چیز عجیبی است. این ساز سنتی ایرانی دارای یک تن ملانکولیک و نوستالژیک است که میتواند احساسات عمیقی مانند غم، دلتنگی، انزوا، تفکر و تخیل را بهخوبی منتقل کند.
شاید بخاطر این است:
بشنو از نی چون حکایت میکند/ از جداییها شکایت میکند.
کز نیستان تا مرا ببریدهاند/ از نفیرم مرد و زن نالیدهاند!
×××
هرچه هست، آهنگ بیکلام، سازها و موسیقیهایی با محتوای ملانکولیک بطرز عجیبی ذهنم را درهم میآمیزد و میبرد به ناکجاآباد.
حتی یک موسیقی دیجیتالی هم میتواند چنین احساسی را برایم خلق کند.
البته از شنیدن ساز و موسیقی با محتوای ملانکولیک، به شخصه غمگین نمیشوم ولی به درون یک خلسهی بیانتها، مهآلود و دوستداشتنی فرو میروم.
یک جای ناشناخته؛ شاید آنجا پشت ذهنم است.
×××
پشت ذهن ما یک خرابه هست. شاید میخواهم به درون آن خرابه بروم و چیزی بیابم که خودم پنهانش کردم و بیخبرم ازش؛ من دلتنگ آنم؟ نمیدانم!
www.Soroushane.ir