هادی احمدی (سروش):

مستبد، دیکتاتورمآب و یک‌دنده است. ثابت‌قدم هم یک‌دنده است هر دو پافشاری بسیاری می‌کنند روی آنچه که برایشان ارزشمند است؛ ولی بین "ثابت قدم بودن" و "مستبد بودن" مرز باریکی است که می‌تواند چالش‌برانگیز باشد.
×××
فرق هست بین معلم الهام‌بخش و معلم سرسخت.
یک معلم الهام‌بخش ممکن است به روش‌های آموزشی خاصی باور داشته باشد و به نظر او بهترین نتیجه را برای دانش‌آموزان به ارمغان می‌آورد. او برای موفقیت دانش‌آموزانش تلاش می‌کند و به آن‌ها انگیزه می‌دهد تا بهترین نسخه از خودشان را ارایه کنند و اگر با مشکلاتی مواجه شود، همچنان به حمایت از دانش‌آموزان و روش‌های آموزشی خود ادامه می‌دهد.
ازطرفی یک معلم سرسخت، ممکن است به روش‌های قدیمی یا سخت‌گیرانه خود چسبیده باشد، حتی اگر برای دانش‌آموزان مفید نباشد. او از تغییر روش‌ها یا پذیرفتن بازخوردهای سازنده امتناع و معتقد است که تنها روش او درست است. این نوع معلم ممکن است بیشتر بر روی انضباط و کنترل کلاس تأکید کند تا رشد و یادگیری واقعی دانش‌آموزان.
×××
همین داستان در خانواده نیز حکایتی مشابه دارد؛ بین والدین دلسوز و والدین سختگیر.
والدین دلسوز بر روی تربیت فرزندانشان بر اساس اصول اخلاقی و ارزش‌های مثبت پافشاری می‌کنند و ممکن است قوانین و مرزهای مشخصی داشته باشند، اما این قوانین به‌طور منطقی و با توجه به نیازهای فرزندان تنظیم شده‌اند. آن‌ها آماده‌اند تا با فرزندانشان گفتگو کنند و در صورت نیاز، تغییرات لازم را در شیوه‌های تربیتی خود اعمال کنند.
در مقابل، والدین سختگیر به‌شدت بر قوانین و انتظارات خود پافشاری می‌کنند و هرگونه اختلاف‌نظر یا تقاضای فرزندان را سرکوب و از روش‌های تنبیهی استفاده می‌کنند و به هیچ وجه انعطاف‌پذیری نشان نمی‌دهند، حتی اگر این رفتار به روابط خانوادگی آسیب برساند.
×××
در عالم سیاست نیز بین رهبر معنوی و رهبر فرقه‌گرا همین مرز باریک هست.
اگرچه همه‌ی آنان ارزش‌هایی را فریاد می‌زنند که خروجی‌اش از نگاه خودشان به صلاح خود یا دیگران است اما نتیجه‌اش نه!
بعبارتی نتایج حاصله از انگیزه و هدف، انعطاف‌پذیری در مواجهه با نقد، پایان‌پذیری یا پایداری رفتار و تأثیر بر دیگران، مهم‌ترین نقاطی است که این دو را از هم سوا می‌کند.
×××
فرض کنید در یک سازمان، دو مدیر وجود دارد:
مدیر اول (ثابت قدم): به ارزش‌های اخلاقی و رشد تیم اهمیت می‌دهد. او ممکن است بر روی یک رویکرد مدیریتی خاص پافشاری کند، اما همیشه آماده است تا نظر دیگران را بشنود و در صورت نیاز، تغییرات منطقی را بپذیرد.
مدیر دوم (مستبد): بر روش‌های خود پافشاری می‌کند، اما نه به دلیل اینکه آن‌ها بهترین هستند، بلکه به این دلیل که نمی‌خواهد قدرت و کنترل خود را به چالش بکشد. او نقدها را رد می‌کند و هرگونه مخالفت را سرکوب می‌کند.
×××
یک شخصیت مستبد و دیکتاتورمآب، هدفش نفوذ بیشتر و حفظ و افزایش قدرت است، دیدگاه خود را به‌صورت مطلق درست می‌داند و انتقاد را تهدیدی علیه خود می‌پندارد. او بجای پاسخگویی، بدنبال سرکوب است؛ اهل گفتگو یا تغییرات انعطاف‌پذیری نیست و منافع شخصی یا گروهی خاص را نمایندگی می‌کند.
×××
اگر روی چیزی پافشاری می‌کنی، لزوماً جزم‌اندیش و دگماتیک نیستی؛ ولی اگر آن چیز، اثر بدی بر دیگران دارد و همچنان پافشاری می‌کنی، پس مستبدی.
پافشاری بر اصول می‌تواند مثبت باشد، اما اگر به شکل مستبدانه درآید، آسیب‌زننده است!
×××
هرچقدر بیشتر پافشاری کنی پایت در جایی که هست بیشتر فرو می‌رود!
www.Soroushane.ir


0 0 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x