کد خانم: ۶۱
سن: ۲۸
قد و وزن: ۱۷۰.۶۵
محل سکونت: تهران
مسکن: دارد.
رنگ پوست: سفید
مهریه: ۵ میلیون تومان ماهانه.
مبلغ مشاوره و معرفی: ۱۳۰ هزار تومان.
×××
این یک پست اتفاقی از یک کانال با معرفی هزاران کیس است. مجموعهای از زنان و دختران آمادهی برقراری رابطهی جنسی بنام صیغههای یک یا چندماهه.
نیاز آنان پول است یا لذت؟ این پرسش کلیشهای است اما...
اما اگر هرکه را با نگاه شماتتبار و سرزنشگر مورد همین پرسش قرار دهی؛ بیشک آنکس میگوید نیاز شدید مالی سبب تن زدن به این کار میشود؛
و اگر با نگاه تحسینبرانگیز او را مورد پرسش قرار دهی، قطعاً میگوید لذت!
با اینحال ناگفته پیداست که این یک کار لذتبخش است. یعنی بخواهی نخواهی براثر کنش جنسی و فعالیت سلولی و هورمونی بالاخره لذتآور است و وقتی ته این کار به پول هم ختم شود که از ظن آن زن، نورعلینور میشود.
عدم پذیرش عرفی اکثر جوامع در برابر این حرفه، سبب شده همواره احساس گناه دست از یقهی مجریان این عمل برندارد. ازهمینروست که اگر به یک خانم بگویی چرا این کار را میکنی؟ تاجایی که امکان دارد آن را به فقر نسبت میدهد تا تقصیر پیامد این اتفاق را گردن عوامل دیگر بیندازید. البته این بدان معنا نیست که فقر یا نابرابری نقشی ندارد، خیر. بلکه یافتن یک مقصر برای انجام این عمل همیشه توجیهکنندهی رفتارهای آدمهاست؛ امری که در بسیاری از موقعیتهای زندگی قابل مشاهده است!
صنعت تجارت سکس، صنعت پردرآمدی است اما هنوز در بسیاری از جوامع جزو خروج از مرزهای اخلاقیات است. مردان و زنانی که تن به این کار میدهند خوب میدانند چقدر تقاضا هست و چقدر عرضه!
ترکیب پول و لذت (لذت برانگیختگی جنسی-نه لزوماً ارضا شدن یا ارگاسم-، لذت انجام یک کار خلاف عرف، لذت تابوشکنی، لذت تنوع، لذت کسب درآمد و...) این جعبهی نیاز را شکل میدهد.
×××
من به این فعالیت جنسی شرعی یا تنفروشی کاری ندارم و نه تاییدش میکنم و نه سرزنشش؛ بدن هر زنی در دامنهی اندیشه و احساس و اختیار اوست؛ هرطور بخواهد میتواند با آن رفتار کند.
بحثم بازگشودن جعبهی نیاز است.
ما نیاز به پول داریم یا لذت؟
اگر به یک خانم اینکاره بگویی لذت میبری ولی هیچ پولی این وسط نیست بنظرم تمایلی به انجام این کار نخواهد داشت.
یا بگویی پول هست ولی تو هیچ لذتی نمیبری هم به همین شکل.
بعبارتی ما آدمها بواسطهی احساسات و پیچیدگی عواطف و نیازها، درچنین شرایطی هردو را مطالبه میکنیم. یعنی هم وجود پول و هم لذت است که امکان تکرار چنین اتفاقی را ممکن میکند و نبود یکی از این دو سبب افت یا کاهش چشمگیر آن خواهد شد.
×××
از دیدگاه روانشناسی، انسانها به دنبال ارضای نیازهای مختلفاند که از نیازهای اساسی (مانند نیاز به ایمنی و بقا) تا نیازهای بالاتر (نظیر نیاز به خودمختاری و لذت) متفاوت است؛ هرچه نیازهای پایهای بیشتر برآورده شوند، بیشتر در پی ارضای نیازهای بالاتر خواهند رفت. این داستان روسپیگری در هر نام و هر شکل و فرمی، یک بازار داغ از عرضه و تقاضاست و تماماً ناشی از فعل خواستن زنها نیست. تا وقتی نیاز جنسی بخصوص از سوی مردان وجود دارد، انبار تنفروشی هم پر است.
×××
فحشا به عنوان یکی از قدیمیترین حرفههای بشر است.
در تمدنهای باستانی بابل و سومر، فحشا در معابد بعنوان بخشی از آیینهای مذهبی وجود داشت؛ زنان به عنوان "فاحشههای مقدس" در معابد فعالیت میکردند و رابطهی جنسی با آنها بعنوان یک عمل مقدس و مرتبط با باروری و نیروهای طبیعی تلقی میشد.
در یونان باستان نیز، فحشا به دو شکل عمده وجود داشت: فاحشههای عمومی (هیتایرا) و فاحشههای معابد. هیتایراها معمولاً زنانی بودند که از تحصیلات و فرهنگ بالایی برخوردار بودند که این خدمات جنسی را ارایه میکردند.
و در دورهي نوزایی، با رشد شهرها و تجارت، تنفروشی به یک صنعت گستردهتر تبدیل شد.
×××
اگرچه ادیان و حکومتها در زیر فشار جامعه با کبیره خواندن گناه تنفروشی، این حرفه را سرکوب کردند، ولی هرگز ازبین نرفت. تقاضا برای تنفروشی سبب شده این پدیدهی اجتماعی زنده بماند، حتی بصورت زیرزمینی.
امروزه تنفروشی به یک مسئلهی مهم اجتماعی و حقوق بشری تبدیل شده و با رشد جنبشهای فمینیستی و حقوقی، نگرشها به فحشا تغییر کرده؛ آنچنان که برخی کشورها آنرا قانونی و یا جرمزدایی کردهاند.
اما اسلام شیعی، فحشای مقدس را با کلیدواژهی صیغه دوباره زنده کرد؛ با این تفاوت که در دوران باستان، تأمین نیازهای مذهبی در قالب مناسک با مدت زمان معین مهمترین اصل فحشای مقدس بود و بنظر آوردهی مالی در کار نبود جز خدمت به مذهب!
×××
لذت و مذهب یا لذت و پول، توجیهکنندهی این عمل است در جوامعی که نابرابری، فشارهای اجتماعی و نیازهای اولیه همواره وجود دارد.
www.Soroushane.ir