پزشکیان که رکورد دار میزان دستمالکشی به بیضههای آغاست کابینهای دارد شبیه کابینتهای فلزی زنگزده ثابت؛
میگویند قرار بود کابینت همان کابینت باشد فقط لااقل دربهایش آرامبند باشد؛ ولی ظاهراً آغا حتی این را هم نپذیرفت و دربهایش چنان روی هم کوبیده میشود تا حواس پزشکیان بجایی دیگر معطوف نشود. کابینت کهنه و گوشخراش پر از نقنق پیرمردان بیخاصیت و بیتحرک و یواش یواش.
یک طوطی بر لبهی این کابینت زنگزده نشسته.
این طوطی نهجالبلاغه که نه بلاغت سخن را آموخت و نه راه شیوایی.
×××
بگذریم...
از خندههای هیستریکی ظریف که در سراسر تونل مقعدش جشن هفتروزهی عروسی برپا بود تا جو حمایت اصلاحطلبان از پزشکیان برای داغ کردن تنور انتصابات، همگی تلاش مذبوحانهای بود برای یافتن یک روزن ناچیز تنفس، که آن هم با کابینت فلزی زنگزده به دست فراموشی سپرده شد و یک تکهی گوشت فاسد و کرمو نصیب اینهمه بوق و کرنای خاتمی و ظریف و امثالهم شد؛ تکه گوشت فاسدی که آنقدر ناچیز بود حتی به دندان هم نگرفتند!
زانوی غم بغل کردن اصلاحطلبان در رکبخوردنهای تکراری!
×××
آخ اصلاحطلبان! حتی نفهمترین مردم هم فهمید این رژیم اصلاحناپذیرست اما شما میخواهید همچنان امیدوار باشید روزنی هست؟
بله روزنی هست... روزن باسن شمایی که الکی امیدوارید. روزن دهن کسانی که عبرت نمیگیرند و روزنی که بوقت گرفتاری، برایتان بازش میکنند تا گلهای داخلش شوید و بوقت خلاصی، تنگش.
تنگ شد اصطلاحطلبان عزیز؛ هربار به یک شیوه و یک اصطلاح جدید بدرقه میشوید ولی با همان طلب همیشگی؛
حتی این دستمال جدید و این دستمالچی جدید هم جواب نداد... 🙂
www.Soroushane.ir