عادات من شوریده!

۱.فقط توی حمام باید ریش و سیبیلم را بزنم، قبل و بعدش صورتم اذیت می‌شود اما بوقت حمام، پوستم حسابی نرم و آماده‌ی این کار است؛ آن‌هم فقط با ژیلت و نه ماشین ریش‌تراش.
۲.فقط هنگام دوش گرفتن در حمام، مسواک می‌زنم. شبیه صورتم حس می‌کنم دندان‌هایم نرم شده و آماده‌ی پذیرش مسواک.
۳.فقط قسمت خیلی برشته و سوخته شده‌ی نان را دوست دارم، حتی‌ اگر کل دهانم را جر دهد.
۴.حاضرم میوه‌ی نشسته بخورم ولی میوه‌ی شسته شده‌ی خیس را نه؛ میوه‌ی شسته شده باید خشک شود.
۵. از قاشق‌ و‌ چنگال و بشقاب خیس به اندازه‌ی دست خیس بدم می‌آید.
۶. وقتی سرما می‌خورم بوی سیگار را بیشتر دوست دارم و طی بیماری بیشتر می‌کشم حتی باعلم به اینکه ریه‌هایم نابود می‌شود و دوران نقاهتم طولانی.
۷. اگر یکروز ننویسم بشدت حس می‌کنم از خودم دور شدم و بیهوده زندگی می‌کنم.
۸. وقتی شعر می‌نویسم شدیدا گرسنه می‌شوم در حد بدن لرز.
۹. تنها علت همیشگی سردردهایم، ننوشیدن چایی است. اکثر اوقات تمام انگیزه‌ی من برای بیدار شدن از خواب، نوشیدن چایی است!
۱۰ ازاینکه چیزی را کامل ندانم، به طرف مقابلم راحت می‌گویم نمی‌دانم تا او کلی توضیح دهد و این خیلی بیشتر خوشحالم می‌کند تا بگویم می‌دانم اما اصلا نتوانم توضیح دهم.
۱۱. طلوع خورشید و پاشیده شدن نور زردش شبیه خاکی روی دلم است و احساس پوچی شدیدی به من دست میدهد اما با غروبش حس می‌کنم زنده‌ام و زندگی می‌کنم.
۱۲. اگر پیرزنی کثیف یا دوست‌نداشتنی سر سفره باشد اشتهایم کور می‌شود. 🙂
۱۳. با زنان و مردان مسن، خیلی خودمانی‌ام؛ با همسن‌وسالانم بسیار دلقکم و با کم‌سن‌تر از خودم بسیار رفیقم و با کودکان که ۱۰۰٪ کودکم.
۱۴. چشمان آدم‌ها و حیوانات را بیشتر از سایر اعضای بدنشان دوست دارم، بهمین خاطر همیشه خیره‌ام به نگاهشان.
۱۵. تنها چیزی که ازش می‌ترسم این است که روزی همه چیز را رها می‌کنم و سر به بیابان می‌گذارم؛ این فکر همیشه با من است!
www.Soroushane.ir

برای مشاهده‌ی ادامه‌ی عادت متناقض من روی اعداد زیر کلیک فرمایید...