لاس در کوردی همان مدفوع و پِهن خمیریشکل و نیمهجامدی است که از مجاری گوارشیِ بدن گاو و اسب و خر و از راه مقعد خارج میشود؛ و لاس زدن یعنی کسی که پاچهی شلوارش را انداخته توی چکمه و در انبوهی از گٌه(لاس) فرو رفته و با پا آنرا هم میزند؛ چیزی شبیه گِل لگد کردن!
گاهی تک نفره و گاه با یک نفر دیگر و گاهی گروهی؛ و در آن حین که لاس میزنند تا یکدست شود، باهم حرف نیز میزنند!
سپس، از لاس همزده شده تکههایی به اندازهی خشتهای گَرد یا بیضیشکل برمیدارند و جلوی آفتاب میگذارند تا خشک شود و بشود تپاله که سوخت تنور است.
یکجور هم زدن، به نظم درآوردن، مرتب کردن و آماده کردن است برای استفادههای آتی!
×××
در بسیاری از روستاها زیاد دیدهاید کوهی از تپالههای خشک شده و انبار شده روی هم را، که بهترین سوخت طبیعی محسوب میشود.
گاو هم در کوردی میشود گا.
پس لاس گاس، چیزی است شبیه لاس وگاس 🙂
×××
لاس در گذشتههای قدیم، یک چیز بافتنی بود شبیه ابریشم.
اما لاس زدن به تعبیر فارسی، عشقبازی، لاسیدن و ملاعبه است و یک جور رفتار اجتماعی بین دو نفر است که یکی یا هر دو در پی سرگرمی، افزایش صمیمت و ابراز علاقه است. یک گونه از دل و قلوه دادن موقتی!
آنچنان که ایرج میرزا میگوید:
لاس با زنها در کوچه و بازار زنم / نَقل خود نُقلِ سر کوچه و بازار کنم.
×××
دقیق مشخص نیست ریشهی واژهی لاس، کوردی است یا فارسی یا پشتو و... اما لاس زدن دو نفر باهم، راهی برای ساخت تپالههای خشک شده است که یک روز بکار میآید!
×××
شما چطور؟ لاس میزنید؟
هرچند فکر نکنم با این تفسیر من دیگر لاس بزنید 🙂
www.Soroushane.ir
[…] چارچوب ITIL […]