از شگفتیهای خر هرچه بگویم کم است. از آن کدویی که به آلتش وصل بود تا کنیزک باهوش به اندازهی قابل تحمل ازش فیض ببرد.
"قربونت برم خر!"
تو نماد بزرگی هستی؛ نماد درشتی، نماد درازی، نماد خوانش، رانش، گانش و...
هرچند حمال روزگاری و نماد خرفتی و نادانی. اما سرشار از قدرت و استقامتی.
×××
خر در کنار تمام نمادهای شاعرانه، مضحکانه و ناسزاگویانه، همواره به بزرگی ازش یاد میشود و نماد دیگری هم دارد؛ نماد قدمت و کهنسالی.
سن خر پیر!
گاهی فکر میکنم کسی که از ظن مردم مٌسن نیست ولی کونش در هر لحظهای از زندگی پاره شده؛ سن خر پیر را دارد.
دقیقاً خودم یکی از آنانم.
×××
بدن آدمی شاید دچار فرسودگی سلولی نشده باشد ولی وقتی ذهن کسی را میکاوی که هزاران تجربهی تلخ و شیرین برای گفتن دارد گویی سن خر پیر دارد؛ خری که بواقع پیر نیست، فرسوده نیست ولی شاید خسته باشد چراکه بهتنهایی بجای خیلیها زندگی کرده و بار سنگین لحظات متعدد و فرای سن را بهتنهایی به دوش کشیده.
×××
سن خر پیر، لقب بدی نیست ولی خریت در هر سنی بد است!
www.Soroushane.ir