رفتم دکتر؛ دکتر گفت:"اگه دیرتر میاومدی دیگه نمیشد کاری بکنم."
رفتم مکانیکی، گفت:"اگه ماشینتو دیرتر میآوردی کلی خرج روی دستت میذاشت."
رفتم فندکم را دادم آقای دخانیاتی، گفت:"اگه دیرتر میآوردی فنرش ازبین میرفت و فنر هم دیگه گیر نمیاد."
×××
دیرتر کی است؟ زودتر کی؟
یعنی من دقيقا در لبهی آستانه و در لحظات آخر رفته بودم و لحظهی دیگری برایم باقی نمانده بود؟
نمیدانم دکتر و مکانیکی و دخانیاتی، چقدر نگران من و لوازم و زمان باقی نماندهی من بودند ولی مطمئنم خوشحال بودند که رفتم پیششان.
هر وقت پیش آنان بروی چندان دیر نکردی ولی زود هم نرفتی!
یعنی اگه دیرتر میرفتم کاری از دستشان ساخته نبود؟ یا از دست من ساخته نبود؟ یا فقط در رنج و هزینهی بیشتری فرو میرفتم؟
×××
کاش اجل آنقدر دیر میآمد که به او میگفتیم:"دیگه دیر اومدی و کاری از دستت ساخته نیست!"
www.Soroushane.ir