باور کنید خودم بیشتر از هر کسی، نگران انتشار محتوایی هستم که با باورها، اعتقادات، مطالعات، سنن و اندیشهی فرو رفته در لفافهی شما ضدیت دارد.
باور کنید خیلی سخت است یک محتوایی بنویسی که واژهها در آن راحتند. با شورت و گاه بی شورت در کنار هم نشستهاند و هر کسی با هر اندیشه و باوری آنها را میبیند.
×××
سخت است نوشتن واژگانی که همگی به هم محرمند. واژگانی که خجالت سرشان نمیشود و آدم میماند چطور آن را بخواند که از شرم آب نشود؟ چطور آن را حلاجی کند که از حیا، وا ندهد؛ چطور به آن واکنش نشان دهد که قاطی عریانی واژگان نشود؟
×××
باور کنید سخت است نوشتن عریان. خیلی سختتر از واکنش شما.
نبینید که پشت واژهها راحتم، باور کنید در عالم واقعی هنوز کمیخجالتیام.
باور کنید نوشتههای بیپردهام نشان از بیتربیتیام نیست. من در خانوادهای بزرگ شدم که هیچکس هیچ لفظ بدی بکار نمیبرد.
هیچ عقدهای نیست که بر آن غلبه نکرده باشم.
×××
فقط بخودم قول دادم که هرکسی مختارست قلمم را سانسور کند؛ ولی لااقل خودم این خیانت را در حق قلمم نکنم.
خودم را با تمام واژههای نامحرم، محرم کردم؛
واژگانی که خود نیز به من، محرمند!
×××
پرده بردار و برهنه گو که من / مینخسپم با صنم با پیرهن!
www.Soroushane.ir