امروز دهمین سال ازدواج من و مریم است.
یکبار کسی گفت: "اونقد اسم زنت رو نیار، درست نیست. زشته؛ بجاش بگو منزل، بگو حمید، بگو عیال، بگو اوهوم! بگو حاجخانوم و یا فقط سرفه کن خودش میفهمه!"
خندیدم و گفتم، مگر بردن اسمش گناه است؟
گفت، گناه نیست؛ مردم، بد فکر میکنند.
گفتم، خاک بر سر مردمی که با شنیدن اسم همسر کسی، بد فکر کنند.
×××
۱۰ سال از ازدواجم با مریم، دخترعمویام گذشت.
ازدواج ما کمترین شباهتی به ازدواج دیگران دارد.
فکر نمیکنم زوجهای زیادی به مانند من و مریم، ده سال تمام پیش هم بوده باشند؛ البته خیلیها ازدواج میکنند که پیش هم باشند اما یا مردش برای کار بیرون از خانه است یا زنش، یا هر دو. یا نیمی از شبانهروز کنار هم نیستند. یا یکی تنهایی به مهمانی میرود آن یکی نه. حتی برخی تکی یا با دوستانشان به مسافرت میروند و برخی هم با اینکه همکاراناند عملا کنار هم نیستند.
×××
همیشه کنار همیم. بدون اغراق بیش از ۹۹٪ اوقات.
در یک شرکت و در یک اتاق و وقتی به منزل برمیگردیم در یک خانه و در یک اتاق.
سیاحت، باهمیم؛ نظافت، باهمیم؛ شقاوت، باهمیم؛ ضیافت، باهمیم؛
حتی یک خرید کوچک را نیز بیهم نمیرویم.
×××
اوایل میترسیدم که نکند آنقدر که کنار همیم از هم زده شویم یا این رابطه ملالآور شود؟ اما نشد.
عجیب، عجین شدیم در هم. ولی چیزی درهم نشد.
یکی شدیم اگرچه ذهن و بدنمان همیشه دوتاست. شبیه دوتا دوست قدیمی و صمیمی.
×××
خوشبختاید؟
از پاسخ دروغ و تظاهری و کلیشهای بیزارم.
ما نیز شبیه همه، گاهی خوشیم و گاه بد. حتی گاهی پریودی من دو بار در ماه اتفاق میافتد!
هنوز بعد از ۱۰ سال در برخی مسائل همجهت و همذائقه نیستیم. هنوز او قیمه دوست دارد من قرمه؛ او شکر دوست دارد من نمک؛ او موسیقی دوست دارد من مستند؛ او منظم است، من موزون.
هنوز کارد و چنگالیم گاهی؛ در کنار یک بشقاب مشترک، وجود هر دو لازم است برای خوردن صحیح غذای باهم بودن!
×××
به فرم هم نرم شدیم. فراز و فرود همدیگر را خوب پوشش میدهیم.
ما رفیقیم، نه فقط زن و شوهر. راضی هستیم از هم و بنظرم این کلی معناست.
×××
خوشبختی برای دو رفیق، تعریف مسخرهای است؛ چراکه بخت، یعنی شانس و سرنوشت؛ درحالیکه ما این ازدواج را شانس و سرنوشت نمیدانیم که بخت خوشی باشد یا نه.
ما همراه همیم. دو رفیق خوشحال و گاهی بدحال، با یک هدف مشترک و آن هدف، زندگی آرام در زیر سایهی انبوه مشکلات و تلاش برای در "اکنون بودن" است!
فکر کنم تمام زندگی مشترک هم چیزی جز شادی و غم دو رفیق در اکنون نیست، در یک تعریف عرفی بنام ازدواج!
×××
قدردان و دلخوش حضورشم.
چون آب وخاک به پای همیم.
www.Soroushane.ir