هادی احمدی (سروش):

امروز فهمیدم که با سمت چپ کونم (ببخشید باسنم) قادر نیستم قر بزنم!
تبحری که با سمت راستش دارم با سمت چپش ندارم. خیلی روان و نرم است؛ سمت چپی عجیب لق می‌زند؛ درست شبیه نوشتن با دست چپ!
گاهی حس می‌کنم این سمت چپی چقدر بی‌خاصیت است درست شبیه تخم چپ که همگی رایگان حواله‌اش می‌دهند به این‌وآن!
حتی فکر کنم که با دونیم کره‌ی مغزم همین مشکل را دارم.
بااین‌حال هر دو سوی باسنم عالی‌اند برای نشستن؛ هر دو دستم عالی‌اند برای برداشتن و هر دو نیم‌کره‌ی مغزم عالی‌اند برای فهمیدن و نفهمیدن و در آخر هر دو تخمم عالی‌اند برای ...
×××
نقص یکی، قدرت دیگری است؛ بااین‌حال هر دو عالی است!
شاید بخاطر این است که خوب تربیتش نکردم؛ چراکه هنوز هم در فهم برخی مسائل پیچیده‌ی ریاضی و فلسفی که مغز آدم گوز می‌شود، می‌مانم. 
مثل فیزیک کوانتوم، مثل ایده‌ی تبدیل انسان به فرد توسط نیچه و نظریه‌ی هم‌زمانی هایدگر!
×××
نظریه‌ی هم‌زمانی هایدگر تشابه بسیاری به رودخانه‌ی هراکلیتوس دارد. با این‌که خوب می‌خوانیش ولی فهمش دشوار است؛ از ظن او گذشته‌ و حال و آینده همگی اکنون است.
×××
فرض کنید بعد از کلی قر دادن با باسن و لٌپ سمت راستی و سمت چپی، نشسته‌اید به استراحت؛ و از فرط بیکاری به یک عکس قدیمی خودتان روی دیوار خیره شده‌اید؛
در این لحظه‌ی اکنون (حاضر)، شما در حال تماشای یک عکس قدیمی از خودتان هستید. پس در این لحظه‌، گذشته را نیز در حال حاضر مشاهده می‌کنید، بعبارتی گذشته نیز به‌نوعی در حال حاضر وجود دارد، زیرا تأثیرات آن بر زمان حال همچنان مشهود است؛ این یعنی، "گذشته، حال حاضر است!"
و ازآنجایی‌که با توجه به خاطرات گذشته، در ذهنتان تصویری از آینده‌ي خود را نیز می‌سازید پس آینده نیز به‌عنوان یک پیش‌آگاهی از تحولات فراروی در حال شکل‌گیری است. این یعنی: "آینده در (اکنون) درحال شکل‌گیری است!"
پس در لحظه‌ی حاضر بااتصال به عکس گذشته و تصورات آینده، در یک تجربه هم‌زمان از زمان قرار دارید.
به این، ایده‌ي هم‌زمانی هایدگر گفته می‌شود؛ یعنی:"حال در تلاقی با گذشته و آینده"
گنگ، پیچیده و شبیه تمام پاره‌نوشته‌های هراکلیتوس.
این مثال نشان می‌دهد که در دیدگاه هایدگر، گذشته و آینده به‌نوعی در تجربه‌ی حال با یکدیگر تلاقی می‌یابند و همه‌چیز اکنون است چراکه زمان به‌عنوان یک واقعیت پیوسته و هماهنگ در نظر گرفته شده.
×××
آن‌قدر بحث هم‌زمانی هایدگر جذاب، پیچیده و درعین‌حال شیرین است که بقول سقراط، "آنچه می‌فهمم عالی است و به‌جرئت می‌گویم آنچه نمی‌فهمم هم عالی است!"
www.Soroushane.ir


5 1 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

2 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
trackback

[…] نظریات انیشتین درباره‌ی نسبیت زمان و هایدگر در تحلیل "اکنون" به چشم می‌خورد؛ جایی که زمان به‌عنوان کلیتِ پویا و […]

trackback

[…] تضادها می‌داند که نهایتاً به خیر منتهی می‌شود.از سویی هایدگر نیز با مفهوم "هستی برای مرگ" (Being-towards-death) می‌گفت که […]

error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
2
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x