از آنجایی که ما نیز شبیه بسیاری از مهرهداران پستاندار دو دوره از حیات را -یکی در رحم مادر و یکی بعد از آن- زندگی میکنیم بیراه نیست اینکه بگوییم ما نیز به نوعی جزو دوزیستان هستیم. چیزی شبیه قورباغه!
×××
زندگی ۹ ماهه در رحم مادر و در کیسهای مملو از آب رحم پر از آمنیوتیک، یک زیستن در آب است.
گویی ما نیز آبشش داریم اما بعد از زایمان فقط و فقط چند ثانیه طول میکشد تا انقباضی اتفاق بیفتد و مایعات تنفسی در مجاری ریه به بخار تبدیل و حوضچههای هوایی ریه گشوده شود تا آماده نفس کشیدن در محیط دیگری شویم.
×××
اگر اخلالی این وسط پیش بیاید اکسیژن، مبدل به گاز کشندهای میشود که دیگر تنفس با آن مقدور نیست.
ولی آنقدر این چند ثانیه خودکارسازی و مهندسی شده است که ردخور ندارد.
مهندسی بقا که هزاران سال ما را به این درجه از اطمینان رسانده که نوزاد به محض خروج از یک کیسهی پر از آب میتواند در یک شیشهی پر از هوا نیز زندگی کند.
این فرایند، فرایند تولید نفس است. نفسی با شٌشهایی که تا پیش از این با آب کار میکرد و پس از آن با هوا.
یک فرایند تغییر و تحول بدون تایید و بدون نقص اما فوقالعاده اضطراری!
×××
بدون آب رحم زنده نمیماندیم و بدون هوای بیرون از رحم نیز زنده نمیمانیم.
آن چند ثانیه!
چقدر لحظات باارزشاند؛ لحظاتی که میتوانند زندگی ببخشند یا زندگی بگیرند.
قدر این ثانیهها را میدانید؟
شروع حیات ما در این جهان وابسته به همان چند ثانیه است در فرایند تولید تنفس!
ادامهی حیات ما نیز در گرو چند ثانیههاست!
www.Soroushane.ir