نقل شده، مردی از کنار روستایی رد میشد و دید یک نفر کور است. بعدها که سفرنامهاش را نوشت، گفته بود از کنار روستایی رد شدم که تمام مردمانش کور بودند.
×××
آمار دقیقی دستم نیست ولی از همین روایت که چندان رویکرد آماری صحیحی ندارد و از مشت نمونهی خروار استفاده کردم و طیف چند هزارنفری که در تمام عمرم دیدم را بررسی کردم.
و البته نمیخواهم قومیتیاش کنم ولی به شکل عجیبی اکثر اندیشمندان و نویسندگان و هنرمندان ایرانی، یا فارس هستند یا کرد و لر.
و به شکل عجیبتری اکثر آذریها و ترکهای ایران، شم اقتصادی بالایی دارند و نبض تجارت این مملکت در دستشان هست. البته فارسهای یزدی و اصفهانی و اعراب خوزستان کم نیستند در این خصوص.
ولی بهندرت دیدم که یک ترکزبان تاریخدان، فیلسوف و یا نویسنده باشد.
چرایی این موضوع شاید به مشغلههای تجاری و قدرت تحلیلی آنان در اهداف اقتصادی برگردد و یا ناشی از درک درست فرصتهای مالی و یا استفادهی بهموقع از شرایط سیاسی و حتی محیطی باشد. رفاه نسبی استانهای ترکزبان نیز تا حدودی گویای این است.
×××
حتی توی خود تجارت نیز در آن دسته از افراد بی قلم و دارای شم اقتصادی هم تفاوت هست. مثلاً اکثر سوپرمارکتیهای تهران، ترکزباناند و یا اکثر میوهفروشها کردزبان. بااینحال حتی در این سناریو نیز مشخص است حجم درآمد سوپری بسیار بالاتر از فروش میوه است که دوام اجناس کمتری دارد. رشد قارچگونه شرکتهای سوپری زنجیرهای، دال بر همین نتیجه است.
×××
استیو جابز خب ترکزبان نبود. یک نمونهی موفق بینالمللی در بیزینس بود که سرآمد همه است؛ اما حتی سرگذشتش را نیز نتوانست بنویسد و از یک نویسنده بنام والتر ایزاکسون خواست تا زندگینامهاش را بنویسد.
ولی برند و تجارتی را رقم زد که اکنون هزاران نویسنده و آکادمی از او و تفکر تجاری و خلق ارزش تجارت اپل مینویسند!
×××
بههرحال کسی که سرگرم رشد کسبوکار یا درآمدزایی و تجارت است کمتر ذهنش میرود سمت اثر و هنر و اندیشههای فلسفی و نوشتاری.
این تداعیکنندهی همان داستان علم بهتر است یا ثروت؟ است.
شاید بخاطر همین است که اکثریت دانشمندان، مخترعین، نویسندگان، فلاسفه و شاعران و... از قشر بیپول یا کم ثروت جامعه هستند درحالیکه تاجران بی قلم و دفتر، جزو پولدارترین!
×××
پرسشی که مطرح است آیا فقر باعث میشود به سمت هنر پیش رویم؟ یا ثروت باعث میشود از آن دوری کنیم؟
www.Soroushane.ir