همین الان اگر بپرم جلوی یک مترجم زبان فرانسه، که بین اینهمه زبان چرا فرانسه؟ آسمانریسمان میبافد که نه تنها از فرانسه هیچی نمیفهمم بلکه چون از فرهنگ غنی فرانسه بویی نبردم پس از آداب معاشرت هم بینصیبم.
همین الان اگر بروم سمت یکی که مهاجرت کرده و بپرسم چرا مهاجرت کردی؟ تا مرا به دیدار اجنه نبرد و ثابت نکند که اینجا جای ماندن نیست و تا مرا به دیدار فرازمینیها نبرد و ثابت نکند که آنجا جای رفتن است ول نمیکند.
اگر همین الان بروم در گوش یک کریکتباز و بگویم آخه بین اینهمه ورزش؛ چرا کردی توی کریکت؟، سریع یک توپ را در دستم میگذارد و میگوید خب پرتش کن سمت من؛ و همچین با آن بت (چوب بازی) میزند زیر توپ، تا توپ خودش بگوید کریکت بهتر از هر ورزشی در جهان است.
×××
چقدر خوب است که ما جانبداری میکنیم از چیزهایی که دوست داریم.
چقدر خوب است میخواهیم سپری باشیم بین حرفهای دیگران و انتخابهایمان!
بله آدمها گاهی آگاهانه به ما حمله میکنند و گاهی ناآگاهانه. تا ما را از مسیری که داریم بازدارند و یا ناامید کنند. ولی اگر تصمیم و ارادهات، انتخاب همانچیزی است که دوست داری پس حق داری جانبداری کنی به هرشکلی که دوست داری....
ولی اگر آن انتخاب به تو تحمیل شده، با خودت صادق باش و گوش شنوایی داشته باش شاید مسیر را اشتباه میروی....
×××
ممکن است از نگاه خیلیها بازی کریکت، مهاجرت و یا زبان فرانسه چیز مضحکی باشد که برخی عمرشان را به پای آن هدر میدهند؛ ولی از نظر کسانی که عمرشان را به پای این چیزها ریختهاند بریز و بپاش نیست بلکه بریز و نپاش است.
هرکسی عمرش را برای کار بخصوصی صرف میکند؛ قرار نیست همه ادای همدیگر را دربیاورند.
مهم نیست چه کاری؟ مهم نیست که آیا مورد پسند جمع و جماعت و جامعه هست یا نه؟ مهم این است آن کار را چنان دوست داری و آنقدر لذتبخش است که میارزد تمام عمر و زمانت را به پایش بریزی ولی حاضر نیستی یک لحظهاش را بپاشی به درودیوار!
×××
اگر تمام دانههای زمان را از زماندان توی سفرهی روزانه، به پای چیزی که دوست داری بریزی دیگر آنرا هدر ندادی، حتی یک دانهاش؛ حتی اگر تمام مردم جهان بگویند آن کار، کار بیخودی است!
×××
عمرت را به پای چه چیزی میریزی؟
www.Soroushane.ir