تقریبا میشود گفت کل فضای سازندگان محتوای لینکدین فارسی از این سه دسته خارج نیست:
۱.افراد مستقل.
۲.افراد مستقل ولی همگروه در گروههای کوچک فکری.
۳.افراد شبکهدار.
طفلکی ردیف ۱ و ۲ که نویسندگان و متخصصان مستقل یا همگروه هستند بهشدت مهجورند؛ ولی اعضای ردیف آخر کولاک میکنند. یک عکس از ننهقزی یا مشممد بگذارند در چند دقیقه آمپر واکنش یاران، چنان آنرا به سقف میچسباند که بیا و ببین.
در کنارش انواع و اقسام برنامههای ملاقات و صفحات داغ و ایونتهای عجیب و غریب برپا میکنند و اکثرأ مدیر مارکتینگ و بازاریابی هستند...
آنقدر هم حضور هماهنگ و پرشوری دارند که گاهی حس میکنم لینکدین چیزی نیست جز ارث بابای این عزیزان و ما سربار و طفیلی آنانیم.
بیراه نیست این جمله که هرجایی که شبکهسازی میشود مافیا شکل میگیرد!
×××
از اینکه در مجموعهی شبکهداران و ستونداران نیستم گاهی حس میکنم چقدر تنها هستم!
ولی این تنهایی خوب است چون انتخاب خودم است..
هیچوقت توی هیچ انجمنی نبودم. حتی وقتی شب شعر برگزار میشد نرفتم؛ عضو انجمن قلم نویسندگان نبودم. عضو انجمنهای مدیران و متخصصان نیز نبودم. عضو هیچ گروه سیاسی هم نبودم.
توی عمرم فقط یک بار عضو هیئت تحریریه دانشگاه بودم که از آن هم زدم بیرون.
همیشه روی پای خودم بودم؛ همیشه مستقل بودم و خواهم ماند.
سعیام بر این بوده که آهسته و پیوسته باشم. من از یکهویی بالا رفتن، سرگیجه میگیرم؛ چه مستحق باشم چه نه.
من از خرگوش شدن و سرعت خرگوش دل خوشی ندارم. همین لاکپشتی که هستم چیز خوبی است...
تنها که باشم توی لاکم میروم و اگر بخواهم حرکتی آهسته بکنم از لاک بیرون میآیم.
×××
با این حال دم همهی اعضای این گروهها و دم تمام لاکپشتها و خرگوشها گرم، حسابی لینکدین را شلوغش کردیم. کی اینجوری بود؟
قبلا برهوتی بود.
بهرحال افراد مستقل که در هیچ گروه و شبکهای عضو نیستند، "دندهشون نرم!" تنها بودن هم تاوانی دارد؛ حق حسادت بر آنان، بخصوص از سوی خودم جایز نیست.
www.Soroushane.ir