در یک جمع بيگانه بودم اعم از چندین خانم و آقا از هر ردهی سنی؛ جمعی پر از اکسیژن!
پرسش اینکه "حدس بزن چند سالمه؟" داغ شد.
×××
جز موهایم که رو به سفیدی نهاده و چروک پنجهکلاغی همیشگی دور چشمانم، اثری از پیری در من نیست. دقیقا یک جوان کمسنم با یک کلاهگیس سفید!
اما موهای سفید تخمین بسیاری را درست از آب درمیآورد.
با اینکه دیگران، بیشترشان متولد ۶۰ و ۷۰ و ۸۰ بودند چروکتر، فرتوتتر و مستهلکتر از من بودند؛ یا طاس شده بودند یا دندان سالم در دهانشان باقی نمانده بود یا آب زیر پوستشان بخار شده بود و یا پوست بدنشان وارفته بود.
×××
سن شناسنامهای با سن بیولوژیکی تفاوت فاحشی دارد. همین است که بسیاری خیلی خوب میمانند با اینکه سن بالایی دارند.
با اینهمه در سن بیولوژیکی هم هرچقدر خوب مانده باشی یک چیزی یا یک جایی از بدنت نمایانگر سن پیری است و این را نمیتوانی کتمان کنی و پنهان؛ حتی اگر هر ۳۲ دندانت آخ نگفته باشند یا چشمانت عین تلسکوپ ببیند و یا پوستت آبدار باشد و یا عین فرفره، ورجهوورجه کنی.
زمان، صورت و جسمت را جاافتادهتر میکند حتی اگر کمتر از سن شناسنامهای باشی.
×××
استرس سلولی، اکسید شدن و بسیاری از واکنشهای شیمیایی، نابودگر بدن هستند.
همهی ما میدانیم که بدون اکسیژن میمیریم؛
ولی همچنان که اکسیژن، حیاتبخش است نابودکننده هم هست. چون هوایی که به ششها وارد میکنیم رفتهرفته مقدمات اکسید شدن سلولها را فراهم میکند!
بدن ما در طول زمان رو به اکسید شدن خواهد نهاد. فرایندی شبیه زنگ زدن آهن در برابر با هوا.
آهن هم در برابر هوا، ساییده(!) میشود چه برسد به ما.
این یعنی همچنان که اکسیژن، حیاتبخش است، مماتبخش هم هست.
×××
کرمهای بهداشتی، غذاها مغذی، مکملها و آنتیاکسیدانها شاید روند پیری را ذرهای ناچیز به تاخیر بیندازند اما سالها باید از این داروهای کلاژنساز به پوستت بزنی تا قدری جوان بمانی در حالیکه یک حادثهی تلخ در کسری از ثانیه، گند میزند به تمام جوانیت!
یا یک نقص و مشکل ژنتیکی جامانده از وراثت هم گند میزند به بدنت.
×××
با این وصف نکتهی مهم این است که: چه خوب بمانی چه نه، چه همتراز سن شناسنامهای باشی و چه همتراز سن بیولوژیکی، حتی در بهترین حالت ممکن هم بیش از حداکثر طول عمر یک انسان، عمر نمیکنی!
×××
جوان، ز حادثهای، پیر میشود گاهی؛ ولی پیر ز دلخوشی، جوان نمیشود هرگز!
ترکیب اکسیژن و زمان یعنی: رفتن بسوی نابودی....