همهاش میگفتیم انشالا عروسیت. عروسیاش که شد سیصد نفر را دعوت کرد اما همه نیامدند. ناراحت بود که برای همه کارت دعوت فرستاده و برای پذیرایی کلی هزینه کرده. ولی دریغ از حضور همه.
همه یعنی کی؟ یعنی تمام آنهایی که مکرراً میگفتند انشالا توی عروسیت سینه بزنیم (سینهی مرغ).
با اینکه همه نیامدند اما جشنش با اندکی دلخوری ولی به بهترین شکل ممکن برگزار شد.
×××
بیش از سیصد روز از قتل حکومتی مهسا و مهساها و بعد از آن قتل و زندانی و شکنجهی صدها نفر گذشت. قربانیانی برای حفظ نظام به هر قیمتی و البته با کمک و مماشات بایدن خوابآلود.
پرسش اصلی این است که چرا همه نیامدند تا از این نظام عبور کنند؟
برخی وابستگی مردم به اعتقادات بنیادی مذهبی (بخوانید تحمیلی) را دلیل عدم مشارکت همهی مردم میدانند.
برخی وفاداری مردم به بد و توهم خوبی این نظام را دلیل عدم حضور میلیونی میدانند.
برخی حجم خشونت و توحش را علت اصلی میخوانند.
بعضی فقدان خواست قلبی دول غربی.
برخی متفاوت بودن مطالبات اصناف مختلف را دلیل میدانند.
گروهی هم با تصدیق حجم بدبختی و درد مشترک مردم میگویند مردم ترجیح میدهند به درد خودشان بمیرند تا اینکه کشته شوند!
برخی نیز تنوع آرا و تناقض ارزشهای اپوزسیون را علتش میدانند.
با اینحال گروهی جداگانه برای مرگ جوانان سینه میزنند و گروهی سنگ این نظام را به سینه میزنند.
ولی بازهم همه نیامدند.
همه یعنی کی؟ یعنی تمام آنهایی که مکرراً میگفتند این نظام بدرد نمیخورد.
×××
آخوندها، با شل شدن تحریمها از سوی بایدن تا توانستند حسابی نفت فروختند و با چاپ پول، تورم دستوری، سرکوب ضربتی و البته با نیامدن همه، اکنون سینهی قربانیان را به دندان میکشند و خود را از مخمصهی سقوط نجات دادند تا انتخابات آمریکا....
×××
سالگرد این خیزش نزدیک است ولی با این فرمان به نظر نمیرسد اتفاق تازهای بیفتد.
هرچند به ناامیدی، نباید امید داشت که هر لحظه از جهان، پر از اتفاقات تازه است.
www.Soroushane.ir