هادی احمدی (سروش):

درحالی‌که احساسات ملی‌گرایانه و حافظه‌ی تاریخی ما ایرانیان، دیدن دوباره‌ی شکوه امپراتوری پارسی یا مادی است و احساسات مذهبی طرفداران حکومت نیز بر دیدن امپراتوری هلال شیعی متمرکز است، اما با همین ایران فعلی که خرواری سرزمین غصبی و مادری ازدست‌داده، باز می‌ترسیم که کوچک‌تر شود و جدایی‌طلبی را از هیچ‌کسی نمی‌پذیریم.
اما بیایید کمی از تعصبات و سوگیری‌های ذهنی فاصله بگیریم.
×××
به‌عنوان یک انسان، هرکسی حق زندگی برابر را دارد، هرجایی که باشد؛
چه اهمیتی دارد وقتی در یک کشور وسیع یا یک امپراتوری عظیم زندگی کنی اما از حداقل‌های حقوق انسانی بی‌بهره باشی؟ این چه تمامیت ارضی است که برای آن سینه سپر می‌کنیم؟
مثلاً چه اشکالی دارد بلوچ‌ها یک کشور داشته باشند وقتی بدانیم حقوقشان تأمین می‌شود؟
وقتی‌که تمام حقوق اقلیت، بواسطه‌ی جبر جغرافیایی از بین برود چرا نگران یکپارچگی‌‌اش هستیم؟
×××
همزیستی مردم بدون حقوق مشترک، در یک کشور، دقیقاً شبیه خانه‌ی پدرسالار است که هیچکس بدون اذن پدرسالار آب نمی‌خورد. بی‌شک هزاران داستان و درگیری بین آنان رخ می‌دهد و تمام زندگی خود را صرف این می‌کنند که به همدیگر حقوقشان را بفهمانند!
در کشوری با تنوع اقوام و مذاهب که مردمش فاقد قدرت و انتخابند نیز چنین چیزی دیده می‌شود.
×××
یکپارچگی و تمامیت ارضی زمانی زیباست و قابل افتخار، که آزادی کامل باشد و تبعیضی وجود نداشته باشد. اما همواره تبعیض علیه عده‌ای که فاقد قدرت‌اند حتی اگر جمعیتی بزرگ باشند وجود دارد. زیرا مصلحت گروهی، گند می‌زند به مصالح همه!
فرض کنید یک بلوچی رهبر کشور می‌شد در این حال مذهب سنی، مذهب رسمی کشور نمی‌شد؟ رابطه با کشورهای همسو در اولویت قرار نمی‌گرفت؟ پایتخت امکانات زاهدان نمی‌شد؟ تهرانی‌ها در تبعیض فرونمی‌رفتند؟ و...
مهم‌تر از هرچیزی، آزاداندیشی، قدرت یکسان و حقوق انسانی برابرست مابقی فقط نقشه‌ی جغرافیایی است!
×××
امروزه ۲۱۷ کشور در دنیا وجود دارد که تا پیش‌ازاین، فقط امپراتوری، چین، ایران، رم، آزتک، مایا و اینکا وجود داشت. امپراتوری‌هایی که قبایل را می‌بلعیدند. اما ۲۱۷ کشور از آن چند امپراتوری باقیمانده و به نظرم در آینده این تعداد بیشتر هم خواهد شد. چراکه کشورهای بزرگ و امپراتوری‌ها، جوابگوی نیاز و حقوق انسانی گروه‌های مختلف نبودند و نیستند.
کشورهای اروپایی که زمانی تحت لوای یک امپراتوی بودند اکنون دهها کشورند و اتحادیه‌ي اروپا یک نمونه‌ی موفق از فدرالیسم کشوری است و آمریکا یک نمونه‌ی موفق از فدرالیسم ایالتی. اتحادیه‌ي ایران زیباتر از کشور ایران نیست؟
×××
در مقابل تجزیه شدن، فدرالیسم شدن چه به شکل اتحاد ایالات و چه به شکل اتحاد کشورها یعنی توزیع یکسان قدرت اما در یک فرم کلی.
با این وصف به نظرم در کشوری درهم که مردمش اهل فدرال نباشد و تجزیه هم نشود با تفکرات جهان‌سومی‌اش هر گروهی که به مسند قدرت بنشیند، حقوق گروه دیگری پایمال می‌شود و این دور از ذهن نیست!
×××
دنیا به سمت ظهور صدها کشور کوچک دیگر پیش خواهد رفت و همزمان با اتحاد چندین کشور مستقل یک مفهوم واحد فدرالیسمی را ارائه خواهند کرد تا جلوی بلعیده شدن توسط قدرت‌های دیگر را بگیرند!
×××
من نیز شبیه همه عاشق ایرانم. این کشور بزرگ و شناسنامه‌دار. ایرانی که با تنوع اقوام، یک نشان واحد دارد. اما ایرانی که در آن یک کودک بلوچ شناسنامه ندارد، خیلی حقیرتر از واتیکان این کوچک‌ترین کشور جهان است!
کشور شناسنامه‌داری که برخی از مردمش شناسنامه ندارند دیگر اعتبار و عظمتش در خطوط مرزها نیست!
www.Soroushane.ir


5 1 رای
امتیازت به این مطلب؟
عضویت در سایت
اطلاع رسانی
guest

0 نظر
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
error: لینک های همرسانی مطلب در سمت چپ صفحه هست دوست داشتی به اشتراک بگذار!
0
نظرت مهمه حتماً بنویس!x