برای ساخت یک فیلم باید فیلمنامه نوشت. برای یک موشن گرافیک باید سناریو نوشت. برای یک پروژه باید پروپوزال نوشت. برای یک ایده، باید یک روایت نوشت. برای یک پادکست یا سخنرانی هم باید یک متن نوشت. برای ساخت یک ترانه نیز باید شعری سرود و...
و برای نقد همهی آنها نیز باید چیزی نوشت!
×××
نوشتن، چکیده، سرآغاز و سرانجام خیلی از چيزهاست.
اساتید زیادی میشناسم که قلم به دستانشان نامحرم است. کتابخوانهای زیادی دیدم که از نوشتن گریزانند. اندیشمندان زیادی هستند که با نوشتن بیگانهاند.
همهی آنان در هنگام پرسیدن این پرسش:"که چرا نمینویسید؟"
یک چیز مشترک را در دفاع از ننوشتنهایشان میگویند اینکه:"آنقدر که خوب حرف میزنیم و میانديشیم نمیتوانیم خوب بنویسیم!"
×××
نوشتن، لزوما به منزلهی موزون نویسی و استفاده از صنایع و آرایههای ادبی نیست.
نوشتن، لزوما کار نویسنده نیست.
وقتی خوب حرف میزنی همان حرفهای خوب را بنویس بدون کم و کاست.
من بارها همه را دعوت کردم و میکنم به نوشتن.
تا وقتی ننویسی روی آنچه که قرارست بگویی هیچ بازنگریی نکردی.
وقتی بنویسی بیشتر از همه، آموزههای خود را یادآوری خواهی کرد...
دفتر زندگیتان را خالی و سفید نگذارید که تاریخ در لابلای نوشتههای من و توست نه در آنچه حاکمان پیروز مینویسند!
×××
با نوشتن، من خطا دارم تصور کنید در حرف زدن چقدر خطا خواهم داشت!
www.Soroushane.ir