سرپرست شدم بعد از حدود پنج سال؛ به حقوقم ۴۵ هزارتومان افزوده شد!
چی ازاین بهتر؟
هیچی.
فقط این عنوان کذایی را از روی ناچاری به من دادند؛ چون همه مرا برگزیده بودند ازاینرو نمیتوانستند نه بگویند!
و این افزایش حقوق مضحک، در ازای تلاش شبانهروزیام به اندازهی دو پرس چلوکباب گوسفندی آنزمان بود تا بنشینی عین گوسفند، گوشت خودت را بخوری. (خودخوری)
برای من نه این حقوق، ملاک بود و نه این عنوان. وقتی دیدم این عنوان فاقد ارزش است و تهی از استقلال و تصمیمگیری برای حفظ نیروهای زیرمجموعهام است آن را رها کردم.
×××
سمتهایی که نه روی حقوقت تاثیر چندانی بگذارند و نه قدرت تصمیمگیری به تو بدهند و حتی بیش از پیش درگیرت بکنند شبیه پانچ کردن پلاک روی گوش گوسفند است تا فقط گم نشود.
×××
در سازمانهای جهانسومی چند چیز بارز را اگر رعایت کنی خودخوری نمیکنی! و علاوه بر برخورداری از مقام، از هر مرتعی میتوانی بخوری.
فقط باید گوش به زنگ باشی؛ یا گوسفندی باشی که همیشه زنگوله به گردنش آویزان است.
باید سر به زیرتر از قبل باشی؛ حتی اگر برهوتی هم دیدی باید فکر کنی اینجا چمن تازهای برای خوردن هست و گِله نکنی! و بیشتر از قبل خود را به گوسفندی بزنی.
باید اولین کسی باشی که سراغ چوپان را میگیرد.
با سگ گله باید رابطهی خوبی داشته باشی و سعی کنی هم تیمیخوبی برای او باشی.
به هر ساز و گوز چوپان چه غلط بود چه درست، باید هم لبخند بزنی و هم با سر، مدام تاییدش کنی.
نباید مخالفتی بکنی که سم پراکنی تلقی میشود و خود را بیش از پیش عقب میاندازی و گوشت لذیذت را مسموم نشان میدهد.
×××
آنگاه چه چیزی به تو میرسد؟
خیلی چیزها.
"نه بابا دلت خوشه!"
فقط بیشتر از ۴۵ هزارتومان افزایش حقوق خواهی داشت و لااقل چند باری توی صلاحمشورت برای تشویق یا تنبیه دیگران دخیل میشوی و حتی برای طولانی کردن یک موضوعی، تو نیز به جمع بروکراسیها افزوده میشوی.
×××
چنانچه بخواهی شبیه چوپان شوی باید چندین سال دیگر همین کارها را تکرار کنی آنگاه اگر چوپان از آنجا نرفته باشد و اگر چوپان دیگری از جای دیگری نیاورند میتوانی جای چوپان را بگیری.
اما از آنجایی از ابتدا با نشان گوسفند وارد شدی همچنان بهعنوان گوسفند به تو نگاه میکنند فقط شبیه یک گوسفند ارتقا یافته، که گویی که یک جهش ژنتیکی هم داشته.
××××
ارزشهایی که یک نیروی زیردست خلق میکند حتی میتواند بیشتر از یک مدیر ارشد باشد!
شکوفایی اقتصاد ژاپن هم در این است که یک رفتگر کاردرست، حقوقی به مراتب بیشتر از یک مدیر کتوشلواری میگیرد و در نزد سازمانها و عموم مردم هر دو در یک سطح از ارزش انسانی قرار دارند و رسیدن به مقام، تعریفی برای آیندهی آنان نیست.
یکی از دلایل فساد در کشورهای جهانسوم، همین ارجحیت مقام است. یارکشی و تیمبازی و جنگ بر سر صندلی، آفت رشد نکردن دیگران است و پرورش بیشتر ناشایستسالاری و هرزگی.
×××
مهم نه جایگاه است و نه اندازهی حقوق.
ارزشی که یک فرد خلق میکند مهم است و مهمتر سازمانی است که ارزش خلق شده را بهدرستی قدر بداند. اینگونه سلامت هر سیستمی را میشود تضمین کرد!
×××
پلاک روی گوش در سازمانهای خصوصی، همان مهر بر پیشانی در سازمانهای دولتی است!
#مهسا_امینی #فرزین_لطفی
www.Soroushane.ir