"آخه لامصبا" کجا بنویسیم که پاک نکنید؟
روی دیوار مینویسیم، رنگ میکنید؛ توی کتاب مینویسیم، چاپ نمیکنید؛ توی اینترنت مینویسیم، ریپورت میکنید؛ توی روزنامه مینویسیم، توقیف میکنید؛ روی سنگ قبرمان مینویسیم، تخریب میکنید؛ روی لبهایمان مینویسیم، زندانی میکنید...
چه مشکلی دارید با نوشتن؟
این نوشتن، نوشِ تن ماست!
شما که خوب نمینویسید لااقل بگذارید آسوده بنوشانیم شعاری، جملهای و یا واژهای را، بر این تنِ همیشه تشنه؛ حتی اگر کسی نبیند و نخواندش.
اصلاً چگونه ممکن است دست کثیف، چیزی را پاک کند؟
×××
نه نمیگذارید. هرگز نگذاشتید. چون خوب میدانید که حتی اگر چیزی را به خط میخی نوشته باشیم و حتی اگر نامفهوم باشد، بهرحال شاید یک روزی، یک جایی، یک کسی بیاید و دستی بکشد روی کتیبهای که تمام بستر صورت صافش پر از خش و خط است؛ شاید آنکس نتواند چیزی را بخواند اما میفهمد که نگارندهاش چه رنج دردناکی کشیده برای خطخطی کردن لحظههایش. میفهمد که هر خط و هر حرفی، برُشی از رنج اوست بر تنِ تشنهی سنگ.
×××
فقط سنگ، یارای نشان دادن دردهایمان را دارد. کتیبهای بر بلندی که نه فکرت، نه دستت و نه توانت به آن نرسد.
شاید شبیه کتیبهی بیستون، که زیر آن ستونهای بسیاری پنهان است. ستونی از تن؛ از تنِ تشنه به نوشتن!
#مهسا_امینی #بابک_زرین
www.Soroushane.ir