خُب بحمدلا، عوارض قبور، اشتباهی رفته بود توی لایحهی بودجه!
البته اشتباهی نرفت، منتها چون یک نفر سریع پی برد و گذاشتش توی شبکههای اجتماعی و بوی گندش بلند شد، سریع گفتند اشتباهی شده...
عددی نبود؛ و بود و نبودش اهمیتی نداشت چون با یک ردیف بودجهی دیگر آنرا از حلقوم مردم میکشند بیرون!
×××
نمیدانم این بودجهبندان را از نزدیک دیدهاید یا نه؟ اما چندصد نفر نشستهاند یک سری جدول بینشان پخش میشود و از آنان میخواهند مبلغ مدنظرشان را بنویسند. چیزی شبیه حقوق درخواستی کارمند از کارفرما؛ با این تفاوت که کارفرما اکثر مواقع بجای این حقوق درخواستی، یک عدد بسیار حداقلی را به کارمند پرداخت میکند؛ اما اینجا همیشه و حتماً به آن مسئول پُرکنندهی جدول، همان رقم درخواستی اعطا میشود.
×××
بودجهبندی چیست!؟
یک سفرهی دم بازست که از نفت ساخته شده؛ اما اصلاً بوی نفت نمیدهد. بوی نفت فقط سر سفرهی مردم است!
چارتا من مینویسم. پنج تا تو بنویس. هفت تا هم فلانی. اینجوری به یک عدد مشخص میرسیم. خب حالا اگر دخل به خرج خورد که فبها. اگر نخورد که فی بهایش! را از مردم میگیریم. مثل عوارض خروج از کشور، رومینگ چند صد برابر، عوارض قبور و.... ردیفهای مندرآوردی.
و از آنجایی که هیچوقت دخل به خرج نمیخورد دست توی جیب مردم میکنیم.
×××
-آها راستی خودروهای میلیاردی، سال بعد مالیات باید بدهند.
+خب همهی خودروها میلیاردی شدند یعنی خیلی باارزشند که میلیاردی شدند؟
-نه بابا پول بیارزش شده که میلیاردی شده.
+حالا چرا مردم باید بابت بی ارزش شدن پولشان، یک پول دیگری هم به ما بدهند؟
-تو نمیفهمی که دخلمان به خرجمان نمیخورد!؟
+اما بوی گند این هم بلند میشود.
-عه جدی؟ حالا ما مینویسیمش. اگر کسی شاکی نشد میرود برای اجرا، درغیراینصورت حذفش میکنیم یا توی یک ردیف بودجهی دیگر میچیانیم. اگر هم باز کم آوردیم باید مولدسازی کنیم.
+مولدسازی یعنی چی؟
-یعنی اموالی که مال مردم است را به خود مردم بفروشیم!
#مهسا_امینی #هیوا_جانان
www.Soroushane.ir