اساس حاکمیتهای مبتنی بر زور شاید قوام داشته باشند ولی دوام ندارند.
چرخهی حیات هر سیستمی، شبیه بالا بردن وزنهی دمبل، ابتدا پرزور است ولی هرچه بدون دلیل، این حرکت، تکرار شود ماهیچهها از کار میافتند و در آخر دیگر نایی برای نگهداشتن وزنه نیست چه برسد به بلند کردنش.
حکومتی که زبان حاکمیتش زور است قطعآ بر دوام نخواهد ماند.
حکومتی که آپدیت نشود، قطعآ رو به زوال خواهد رفت. به گواه تاریخ هرچه انحطاط رخ داده مربوط به سیستمهایی بود که یا خود را با زور نگه داشتند و یا خود را تغییرناپذیر دیدند.
زور، زبان نفهمی است و تغییرناپذیری، اساس سکون است. شاید بشود با ثباتهای ساختگی ساکن، چندصباحی بر کشوری حاکم شد اما این ثباتها همیشه مملو از وقفه است. وقفههای مهلکی که سبب از کار افتادن سیستمعامل حکومتی میشود.
حکومت ثباتها، یا خود نابودی خود را رقم میزند و یا نیازهای نسل متغیر.
این حکومتهای ثباتی، بیشک تاریخ انقضای زودهنگام دارند زیرا هم مواد اوليهی بدی دارند و هم مواد نگهدارندهی بدی.
انگونه که مهمترین ریشهی سقوط اکثر سلسلهها، فساد است! شبیه مردابی که در جایی محبوس شده و آبش فاسد است. حکومتی که متغیر نباشد، مردم، تغییرش میدهند. نه خیلی دور، نه خیلی دیر.
×××
هربار که پایت را در رودخانه میگذاری، با آبی روبرو میشوی که تا قبل از این ندیده بودی. مردم و نسلهایشان، آب رودخانهاند. پس یک رود خروشان، مرداب شدن را برنمیتابد.
#مهسا_امینی
www.Soroushane.ir