تا وقتی بچه‌ای، از جسد می‌ترسی؛ وقتی جنازه‌ی مادربزرگم را وسط پذیرایی دیدم و چادری سیاه رویش را پوشانده بود و اهل خانواده شیون می‌کردند، بسیار ترسیدم. فکر می‌کردم الان بلند می‌شود دهن باز می‌کند و همه را می‌بلعد! بچه بودم و نفهمی‌هایش.
بزرگ که شدم اجساد بیشتری دیدم و ترسم به کل ریخت، تا جایی که تا پایان شستن مرده، کنار مرده‌شور توی غسالخانه هم می‌ماندم. به این یقین رسیدم، کسی که مرد، مرد؛ دیگر بلند نمی‌شود دهن باز کند و همه را ببلعد.
اما این حکومت هر روز آدم می‌کشد و جسد می‌بیند خیلی هم از سنش گذشته، ۴۳ سال؛ ولی باز از جسد می‌ترسد، با این تفاوت که به این یقین رسیده که جسد، بلند می‌شود و دهن باز می‌کند و همه را می‌بلعد.
×××
فقط منتظر این نیستیم که بخواهیم تا زندانیان را آزاد کنند، منتظر این هم هستیم که جنازه‌های ربوده شده را آزاد کنند.
ضعف، ضعف، ضعف، خاصیت نالایق‌هایی است که چیزی ندارند برای تکیه کردن به آن، جز خاموش کردن خشم مردم.
باورم شد که اینان به آخرت اعتقاد دارند، چون هم از بدن آدم زنده می‌ترسند، هم از جسد آدم مرده.
بدن‌های زنده و مرده برای ترسوها، همیشه زنده و پرصدا هستند ولو این‌که در کابوس‌های شبانه، یا در زندان و یا در سردخانه باشند؛ همیشه حضور دارند و همیشه قدرتمندند حتی اگر هزار سال هم از مرگشان گذشته باشد...
اوج عجز است که جسد #نیکا_شاکرمی را بعد از قتل تحویل خانواده‌اش ندهی و یا باز به سرقت ببری و در آخر در ناکجاآباد به‌زور دفنش کنی. اوج ترس است که جسد #رضا_حقیقت_نژاد روزنامه‌نگاری که در خارج فوت کرده، را بربایی!
ای قدرت اول منطقه؛ ای که می‌خواستی کاخ سفید را حسینیه کنی؛ ای عرصه‌ی جولانگه سیمرغ! کجای ترس‌های بچگی و نفهمی‌ات پنهان شدی که از جسد می‌ترسی!؟
#مهسا_امینی
www.Soroushane.ir
