چه در زندگی شخصی و چه در محیط کسب و کار، همواره ما با مفهوم تغییر بارها سر و کله زدهایم. بنابراین چیز جدیدی نیست که از عنوان آن تماماً بیاطلاع باشیم. اساس تغییر برای رشد و بهبود است! بنابراین ما تغییر میکنیم چون میخواهیم رشد کنیم. بسیاری از این تغییرات برای بهتر شدن و بسیاری هم برای همسو شدن با دیگران و اغلب غافل نماندن از قافله است. اگر یک فعال و ارایهی دهنده یک خدمت هستید حال چه آن خدمت از جنس فناوری اطلاعات باشد و یا هر خدمتی دیگر، خیلی خوب میدانید که هر روز با طیف وسیعی از تغییرات مواجه هستیم. بسیاری از این تغییرات مجموعه اقدامات فوریاند و برخی حیاتی و برخی تصمیمات ناآگاهانهای است که اجرای آن باید در جایی ثبت و ضبط گردد، تا نتیجهی آن، درس عبرتی برای عدم تکرار در آینده باشد.
×××
تغییر کردن و تغییر دادن به معنای مدیریت کردن آن نیست! تغییر را اگر نتوان کنترل و هدایت کرد مبدل به یک تصمیم نادرست میشود که شانس موفقیتآمیز بودن آن بهشدت کاهش خواهد یافت. بنابراین برای کنترل هر تغییری به مفهومی بنام مدیریت تغییر نیاز داریم، زیرا بدون مدیریت، هر تغییری ممکن است خطرات زیانبار و بیبازگشتی را رقم بزند و زندگی یا کسب و کار ما را متأثر از خود کند که در آنصورت خواهیم گفت:"کاش این تغییر را انجام نمیدادیم!" نمونههای بیشماری از این دست تغییرات در سراسر پیرامون زندگی شخصی و کاری ما هست که خودتان بهتر به آنها واقفید.
پس با داشتن مدیریت تغییر، سعی میکنیم قبل از انجام هر کاری، تحلیل درستی را انجام دهیم، خطرات آن را ارزیابی کنیم و میزان اثربخشی آن تغییر را بتوانیم اندازهگیری کنیم تا تغییری موفق و آگاهانه محسوب شود. اگر با این نگاه به مسائل دید بیندازید حرفهایتر از دیگران پیش خواهید رفت!
فراموش نکنید تغییری که ارزیابی نشده و ریسک آن اندازهگیری نشده، یک تصمیم غلط و البته گاهی رنجی تلخ و بیپایان است!
www.Soroushane.ir